در بسیاری از منابع خبر از وجود قومیت هایی با ماهیت انسانی
در بسیاری از منابع خبر از وجود قومیتهایی با ماهیت انسانی گزارش گردیده که دلالت بر وجود جماعتی از زنانی دارد که در دورانهایی زندگانی بر مبنای وحشی زیستی و غارتگری دارد که با نام آل شناخته میشدهاند. در این منابع، محل سکونت اصلی آلها، جلگههای بین رودخانه دون و دریای سیاه تا سرزمین قفقاز و آتروپاتن قدیم درج شده است. در برخی منابع از زنانی جنگ جو و سرکش به نام آمازون یاد کردهاند که تقریباً در همان منطقه سکونت داشتند. در کتاب مشیرالدوله آمده است: «زنان آمازون در جلگهای موسوم به تمیس سیر در کنار ترمودون سکنی داشتند و ملکه این مردم تالس تریس نام، بر تمامی مردمانی که از کوههای قفقاز تا رود فازریون کنونی منتشر بودند، سلطنت میکرد.»[۱]
داستان زنان آمازون بسیار مفصل و خواندنی است. نویسندگان پیش از میلاد اغلب در آثار خود از آنها یاد کردهاند. نوشتههای آنها گویای آن است که آمازونها گروهی از آلها بودهاند و صرفاً به دلیل این که یک پستان داشتند (به شوند اینکه با دست راست تیراندازی کنند پستان راست را میسوزاندند) از سوی یونانیها موسوم به صفت آمازون شدند که طبعاً در بین آریاییها به همان نام اصلی، یعنی آل نامیده میشدند. این زنان جنگاور و مهیب، در تاخت و تاز، جنگها و آوارگیهای قوم خود یعنی آلان یا آل سهیم بودند؛ و بعید نیست که دستههای انبوهی از آنها به جنوب قفقاز سرازیر شده و بدواً و مدتها به صورت مهاجرانی آواره تا به کادوسیه و آتروپاتن رسیده و در آن جاها زندگی کردهاند و بعدها در نتیجه تصادماتی با بومیان، سرکوب و طرد شدهاند اما تهاجمات پنهانی و جنگ و گریزهایشان شاید به حکم قانون نزاع بقا ادامه یافته و تدریجاً چهرهای افسانهای یافتهاند. از این رو محتمل است که (آله ژن = زن آل) افسانهها، همان زنهای آل تاریخی باشند که یونانیها آنها را آمازون خواندهاند. در برخی منابع مطالبی آمده که نشان میدهد زنان آل را ساورومات نیز نامیدهاند. دیاکونوف مینویسد، «ساوروماتها قومی بودند که زنان بر آن حکومت میکردند و کاهنان و جنگاورانشان زنان بودند.» این زنان سلحشور یعنی ساورومات را هرودوت از بازماندگان آمازونها میدانسته.
داستان زنان آمازون بسیار مفصل و خواندنی است. نویسندگان پیش از میلاد اغلب در آثار خود از آنها یاد کردهاند. نوشتههای آنها گویای آن است که آمازونها گروهی از آلها بودهاند و صرفاً به دلیل این که یک پستان داشتند (به شوند اینکه با دست راست تیراندازی کنند پستان راست را میسوزاندند) از سوی یونانیها موسوم به صفت آمازون شدند که طبعاً در بین آریاییها به همان نام اصلی، یعنی آل نامیده میشدند. این زنان جنگاور و مهیب، در تاخت و تاز، جنگها و آوارگیهای قوم خود یعنی آلان یا آل سهیم بودند؛ و بعید نیست که دستههای انبوهی از آنها به جنوب قفقاز سرازیر شده و بدواً و مدتها به صورت مهاجرانی آواره تا به کادوسیه و آتروپاتن رسیده و در آن جاها زندگی کردهاند و بعدها در نتیجه تصادماتی با بومیان، سرکوب و طرد شدهاند اما تهاجمات پنهانی و جنگ و گریزهایشان شاید به حکم قانون نزاع بقا ادامه یافته و تدریجاً چهرهای افسانهای یافتهاند. از این رو محتمل است که (آله ژن = زن آل) افسانهها، همان زنهای آل تاریخی باشند که یونانیها آنها را آمازون خواندهاند. در برخی منابع مطالبی آمده که نشان میدهد زنان آل را ساورومات نیز نامیدهاند. دیاکونوف مینویسد، «ساوروماتها قومی بودند که زنان بر آن حکومت میکردند و کاهنان و جنگاورانشان زنان بودند.» این زنان سلحشور یعنی ساورومات را هرودوت از بازماندگان آمازونها میدانسته.
۳۱۴
۲۵ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.