زندگی مخفی پارت ۷۲

#زندگی_مخفی
پارت ۷۲
....زمان حال.....
یونگی:خب بچه ها نقشه اینه
جیمین:یجی از اینجا دوربینای مدار بسته ی اونجا رو خاموش می‌کنه
یونگی:هوسوک با شبیه ساز چندتا پلیس بساز که حواس نگهبان هارو پرت کنن
جیمین: جونگ‌کوک تو با تیم میای
یونگی:حالا تیم ها
جین و جیسو و جیمین
تیم a
شما ها اول وارد میشید و مکان رو برامون تمیز میکنید
جیمین:تیم b
لیا و یونا و چریونگ
شما ها بعد از تیم a وارد میشید و به جای اجتماعشون میرید و سعی میکنید دستگیرشون کنید
یونگی:تیم c
جونگ‌کوک و من و هوسوک
هوسوک که از اینجا کنترل می‌کنه که هیچ
منو جونگ‌کوک میریم به منطقه الکترونیکی شون
یعنی جایی که تراشه ها توسط هیونجین و فلیکس درست شده
و الان توسط جنی و لیسا و هیونجین که اون البته تراشه گذاری شده اداره میشه
پس باید تمام حواسمون رو جمع کنیم
و با یه فلش اطلاعات رو دست هوپکوک میفرستیم
جونگ‌کوک:هوپکوک؟؟؟
یونگی:جی هوپ و جونگ‌کوک
خب دیگهه
اماده هستید؟؟
همه:بریم
جیمین: جونگ‌کوک یه لحظه بیا
جونگ‌کوک:جانم
جیمین:کوک میدونم خیلی نگرانی ولی اینو بدون که همه چیز درست میشه
و ما به زندگی عادی برمیگردیم
قول میدم
جونگ‌کوک:م...م...ممنونم.....ممنونم جیمین
تو تو .... خیلی مهربونی.....
یونگی...بابت داشتنت.....خیلی خوش شانسه.....
.......................
یجی(از بی سیم):بچه ها دوربینا خاموشه
برین داخل

جین:جیسو پشت سرت
جیسو:حله
جیمین:۴ تا از نگهبانا تا دو ساعت دیگه خوابن
جیسو: بچه ها تمیزه
تیم b بیاید داخل
جین:الان ما باید بیکار اینجا بشینیم
جیمین:اینقدر حرف نزن
لیا مراقب اعضا باش
لیا:چشم رئیس
و زد زیر خنده
جیمین:دارم واست منو اذیت میکنی
.
.
چریونگ(بی سیم) :بچه ها ما سر جامونیم
میتونید تیم c رو بفرستید
جیسو:جیمین به یونگی خبر بده که وارد بشن
جیمین:یونگی شما میتونید وارد بشی......
اوکی اوکی الان
جینسو یه خبر خوب دارم یه خبر بد
جین:خوب چیه
جیمین:اهیون و رزی اینجان
جیسو:و بد
جیمین:اونا هنوز تراشه گذاری هستن و میخوان جونگ‌کوک و یونگی رو هم تراشه گذاری کنن

..................
جونگ‌کوک:جنی میدونم ازم متنفری ولی بزار کسایی که دوست دارمو نجات بدم
رزی:یعنی ما رو دوست نداشتی
جونگ‌کوک:نونا این فرق داره
نونا من عاشق شدم
رزی:می‌دونی هر وقت که لیسا اذیتت میکرد
منو نامجون مراقبت بودیم
این جواب تمام خوبی هاست
جونگ‌کوک:نونا چرا متوجه نیستی
من .....من ...دیگه نمیتونم برگردم ....
اگه برگردم......دیگه رفتار هیچکس مثل قبل نیست
تو که ازم متنفری