برترین عشق پارت ۱۵
یهو حس کردم یه چیزی رو پامه داره راه میره نگاه کردم دیدم سوسک کوچولو وایسادم راه نرفتم نفسمو گرفت من:جونگ کوک کوک:یون هی چی شد من:رو پام جونگ کوک جونگ کوک یه نگاه انداخت کوک:هیچی نیست بعد سوسک رو با پام پرت کردم بعد پریدم تو بغل جونگ کوک اونم گرفتم من:فقط برو زمین نزارم کوک:خیله خوب من:میخوام جیغ بزنم کوک:عشقم تموم شد من:نه اگه نزنم خالی نمیشم بعد صورتمو گذاشتم رو شونش همونجوری یه جیغ کشیدم من:آخی کوک:عزیزم بعد بردم نشوندم رو ماسه ها بعد پاهاشو خم کرد و منو برد لای پاهاش منم تکیه دادم بهش و پاهامو گرفتم بالا خم کردم و دستامو رو پام گذاشتم اونم دستاشو دور شیکمم حلقه کرد و گوشه پیشونیشو چسبوند به پیشونیم و چشمامونو بستیم (میخوایم یکم بخندیم😐😂😂😂🤣🤣) جونگ کوک اومد حرف بزنه یهو یه کاغذ خورد تو صورت جونگ کوک کوک:هیییییی (واییی ریده شد تو فضای عاشقانه😐😂😂😂🤣🤣🤣) بعد کاغذ و از رو صورتش برداشتم هنوز چشماش بسته بود من:جونگکوک کوک:توف تو روح این کاغذ😐 بعد کاغذ و مچاله کردم گذاشتم کنارم همون موقع یدونخ بوسه زدم رو لپش من:عشقم حرص نخور کوک:نگرانم شدی من:اوهوم کوک:فدات شم بعد شروع کرد آروم اروم میبوسید گونمو و لپمو میبوسید کوک:دیوونم کردی دیگه روانیم کردی بعد یکم سرمو برگردوندم بهش نگاه کردم بعد پیشونیش و چسبوند به پیشونیم اونم دستشو گذاشت رو صورتم منم همینطور دماغشو به دماغم میزد و لبامو میبوسید کوک:من بخاطرت جونمم میدم من:منم همینطور کوک:میخوام تا آخر عمر باهم باشیم و نمیخوام یه لحظم ازم دور باشی میدونی دیگه طاقت دوریتو ندارم دیگه نمی تونم تو مال منی و من تو رو مال خودم میکنم امشب تو عشق منی کسی که وقتی بچه بودم دیوونه وار عاشقش شدم و بعد چند سال تحمل دوریش بلخره بهش رسیدم(عرررررر😭😭😍امشب میخواد مال خودش کنه یعنی مثبت ۱۸😈😂😂😂😂) و الان اگه ازم دور باشه میمیرم من:جونگ کوک خیلی خوش حالم از اینکه دوباره پیش همیم بعد یه چوب کنارم بود برداشتم یه دفع جونگ کوک شروع کرد به آهنگ خوندن بعد منم رو ماسه ها نقاشی میکشیدم اول از بچگیمون کشیدم دست تو دست با دو تا قلب بعد موقعی که از هم جدا شدیم گریم گرفت اونو کشیدم بعد الانمونو کشیدم رو ماسه ها آهنگ خوندن جونگ کوک تموم شد و نقاشی منم تموم شود کوک:این مایم من:آره این بچگیمونو کنار هم این زمانیه که از هم جدا شدیم اینم الانمون اشکام میومدکوک:عشقم داری گریه میکنی من:اون موقع که رفتی من پشت سرت گریه کردم خودمو تو اتاق حبس کردم اما وقتی به قولی که بهت دادم فکر کردم همه ی سعیمو کردم تا بیام اینجا تو رو پیدا کنم که بلخره شد اگه اون دستبند و دستت نمیدیدم کوک:عشقم عشقم بسه اشکات داره دیوونم قلبم داره سوراخ میشه نکن
۱۹.۸k
۰۸ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.