جرقه عشق پارت ۲

یکم دستسو زد به موها من سرم رو کتاب بودم نگاش میکردم از یه طرف یهو موشکو از رو سرش برداشت من:به خدا اگه لوم بدی جنی:آروم یهو استاد داد زد استاد:کی اینو انداخت رو کله من عصبانی نگاه میکرد من:سوفیا مردی ولی باید بگم دستمو بردم بالا من:من(خودمو فدا کردم بیا بکش راحتم کن😂😂😂😐😂) یهو استاد اومد طرفم منم گفتم الان میاد یه بلایی سرم میاره خط کش میزنه اومد دستشو گذاشت رو سرم من:یعنی میخواد موهامو بکشه غلط کرده اومد جلوتر دوباره موشک و داد دستم استاد:بیا دفع آخرت باشه اینو میندازی رو کله من من:از قصد نبود من خواستم پرت کنم یه جا دیگه افتاد رو موهات استاد:اشگال نداره (چه معلمه خوبی خاک تو سرت سوفیا از این بدت میاد😢😭😂😂) فکر نمیکردم بگذره گفتم الان پرتم میکنه بیرون من از همه معلما بدم میاد ولی این انگار باهاشون فرق میکنه اونجوری سخت نمیگیره با اینکه بداخلاقه ولی باز یه خوبی هایی داره کلاس تموم شد و رفتیم داشتم میرفتم سمت ماشینم یهو یکی با ماشین از رو آب رد شد پاچید به من منم داد زدم من:هییییییییییییی چرا اینجوری میری عقبی اومد همون استاده بود استاد:چیزی شده من:بله زدی لباسمو با آب یکی کردی با ماشینت‌ استاد:آه ببخشید من معذرت میخوام دختر میخواستی هواستو جمع کنی میرفتی عقب من:تو زدی لباسمو خیس کردی بعد الان من مقصر شدم استاد:خودت چی فکر میکنی من:خیلی...... یه چیز بهش گفتم استاد:میدونستی خیلی بی تربیتی من:آره استاد:تو با همه ی استادات اینجوری رفتار میکنی من:اوهوم استاد:اصلا کارت خوب نیست من:الان میخوای به من درس ادب بدی بفرمایید برید استاد:نمیخوای برسونمت من:نخیر خودم ماشین دارم استاد:هی من معذرت میخوام بابت خیس کردن لباست من:میگم ماشین دارم خودم استاد:نه خواستم معذرت خواهی کنم رفتم سوار ماشین شدم استاد:نمیخوای اسممو بدونی من:نه استاد:ولی میگم اسم جئون جونگ کوکه من:منم سوفیام گفتم خداحافظ بعد گازشو گرفتمو رفتم چراغ قرمز بود باید وایمیستادم من:اوففففف حوصله چراغ قرمز ندارم بعد یه نگاه به ماشین بغلی کردم دیدم جونگ کوکه(چه زود پسر خاله میشی😐😂😂😂) به رو نیاوردم و جلورو نگاه کردم قشنگ یه عینک دودیم زده بود همون لحظه یه ماشینی به من گیر داد مرده:اوووو خانوم خوشگله من:برو میزنم شل و پلت میکنما تا دم خونه اینه مردها راه بریا برو مرده:مثلا میخوای چیکار کنی همیشه تو کیفم اسپریه فلفل و چاقو داشتم قفل فرمونم داشتم چاقو رو در آورد از اینا بود که با میشه یکم گنده بود بازش کردم من:خوب میگفتی بعد رفت بعد چراغ سبز شد و رفت منم رفتم نمد چرا جونگ کوک بهم گیر داده باهام میاد من:چرا انقدر دنبال منی کوک:کی گفته من دنبال توام من دارم راهمو میرم من:آهان کوک:بله حرف میزد همش