مالک وجود خویش بودن
مالک وجود خویش بودن
به چه معنا است؟
اولا یک معنای ساده اش این است که من متعلق به انسان دیگری نیستم.
از زمانی که نظام بردگی در نقاطی از جهان لغو شد، قانون دیگر به کسی اجازه نمی دهد که مالک انسانی دیگر باشد.
بدین سان انسان به یک معنا از نظام مالکیت حذف شده و در جایگاهی استثنایی و قیاس ناپذیر در جهان قرار گرفته است، غیر از او همه چیز مالکیت پذیر است.
همان گونه که مجاز به داشتن برده نیستیم، نمی توانیم مالک فرزندان خود باشیم و شوهران نمی توانند مالک زنان خود باشند(یا به عکس)، هر چند می دانیم که در این مورد در برخی کشورها بقایای رسوم کهنه هنوز پابرجاست.
درس هایی کوچک در باب مقولاتی بزرگ
لشک کولاکوفسکی
به چه معنا است؟
اولا یک معنای ساده اش این است که من متعلق به انسان دیگری نیستم.
از زمانی که نظام بردگی در نقاطی از جهان لغو شد، قانون دیگر به کسی اجازه نمی دهد که مالک انسانی دیگر باشد.
بدین سان انسان به یک معنا از نظام مالکیت حذف شده و در جایگاهی استثنایی و قیاس ناپذیر در جهان قرار گرفته است، غیر از او همه چیز مالکیت پذیر است.
همان گونه که مجاز به داشتن برده نیستیم، نمی توانیم مالک فرزندان خود باشیم و شوهران نمی توانند مالک زنان خود باشند(یا به عکس)، هر چند می دانیم که در این مورد در برخی کشورها بقایای رسوم کهنه هنوز پابرجاست.
درس هایی کوچک در باب مقولاتی بزرگ
لشک کولاکوفسکی
۴۱۷
۰۵ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.