بیهوده مگو که دوش حیران شده ای
بیهوده مگو که دوش حیران شده ای
سر حلقه ی عاشقان دوران شده ای
از زلزله و عشق خبر کس ندهد
آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای …
سر حلقه ی عاشقان دوران شده ای
از زلزله و عشق خبر کس ندهد
آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای …
۴۶۸
۲۲ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.