تک پارتی

تک پارتی
چان
وقتی بهش میگی هیچ وقت ترکم نکن
ویو ات
نگاهم به تلوزیون بود و داشتم سریالِ مورده علاقمو نگاه میکردم ک صدای باز شدن در باعث شد نگاهمو بدم به فردی ک وارد خونه شده بود … به سرعت از روی مبل بلند شدم و رفتم بغله چان
+ خیلی دلم برات تنگ شده بود
_ منم همینطور فرشته کوچولوم
نگاهمو بهش دادم
+ تا لباساتو عوض کنی و دوش بگیری میز رو میچینم
_ او چشم لیدی
لبخندی بهش تحویل دادم و از بغلش جدا شدم و سمت آشپز خونه رفتم … چان هم به سمت اتاق مشترکمون رفت
« پرش زمانی به ۴۵ دقیقه بعد »
_ ممنون لیتلم خیلی خوشمزه بود
+ نوشه جونت
_ نظرت راجب فیلم ترسناک چیه
+ تا فیلم رو بزاری یکم نوشیدنی میارم
_ باشه بیبی
تقریبن وسطای فیلم بود ک دیگه نمیتونستم تحمل کنم و پریدم بغله چان و محکم بغلش کردم
_ « خنده » میترسی ؟
+ اوهوم
فیلم و استپ کرد و متقابلن بغلم کرد
_ تا من پیشتم از هیچی نترس نازنینم
+ عاشقتم چانی هیچوقت ترکم نکن
_ تو تموم زندگیمی فرشته چطور میتونم ترکت کنم ؟ تا روزی ک میتونم نفس بکشم ازت مراقبت می‌کنم …