از تو من قصه نگویم چه کنم ؟
از تو من قصه نگویم چه کنم ؟
با دل وسوسه جویم چه کنم؟
جای این سلسله آشفتگی ام
شب گیسوت نبویم چه کنم؟
و در این خلوت پنهانی دل
گر نیایی تو به کویم چه کنم ؟
با همین خستگی و تنهایی
راه عشق تو نپویم چه کنم؟
شده فریاد نبود تو ولی
بغض مانده به گلویم چه کنم ؟
هر دو چشمم که شده بارانی
سیل راهی شده سویم چه کنم ؟
با دل وسوسه جویم چه کنم؟
جای این سلسله آشفتگی ام
شب گیسوت نبویم چه کنم؟
و در این خلوت پنهانی دل
گر نیایی تو به کویم چه کنم ؟
با همین خستگی و تنهایی
راه عشق تو نپویم چه کنم؟
شده فریاد نبود تو ولی
بغض مانده به گلویم چه کنم ؟
هر دو چشمم که شده بارانی
سیل راهی شده سویم چه کنم ؟
۴.۴k
۰۴ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.