رمان
#رمان
(ستایش وارد اتاق می شود)
ستایش:کیان کجایی؟
کیان:بله باز از من چی میخواهین؟
ستایش:الان برو مامانتو راضی کن بزاره یاسی بیاد امتحان بده
کیان:خب چی به کن میرسه؟
ستایش:رو رو برم ،خواهرت از پیشت میره
کیان :اون به نفع شما هم هست یک چیزی که فقط مالذخودم باشه
(سپیده وارد اتاق میشود)
سپیده:سلام چی شده؟؟
ستایش :داریم معامله میکنیم سا کت باش دو دقیقه
سپیده:چی میخواهی کیان باز؟؟مثل اون دفعه نگی میخواهم برام لایه ی ازون نابود کنین
کیان:نه این دفعه گوجه سبز می خواهم
ستایش و سپیده:گوجه سبز؟؟وسط زمستون
کیان :همین که هست قبوله؟؟
(یاسمین وارد اتاق میشود)
یاسی:چی شد؟؟
ما:دو دقیقه چیزی نگو
سپیده:بچه الان از کجا برات گوجهذسبز بیارم؟؟
یاسمین :منم میخواهم
ما:😒😒😒😒
کیان:پس من ارمی بامب ستایش میخواهم
ستایش:الان میکشمش
یاسی:باشه
ستایش:از کیسه ی خلیفه می بخشی؟؟
سپیده:من خودم از دست این بچه میکشم اخر (کیان میره و مامانش راضی میکنه)
یاسی:بچه ها براتون جبران میکنم
(ستایش وارد اتاق می شود)
ستایش:کیان کجایی؟
کیان:بله باز از من چی میخواهین؟
ستایش:الان برو مامانتو راضی کن بزاره یاسی بیاد امتحان بده
کیان:خب چی به کن میرسه؟
ستایش:رو رو برم ،خواهرت از پیشت میره
کیان :اون به نفع شما هم هست یک چیزی که فقط مالذخودم باشه
(سپیده وارد اتاق میشود)
سپیده:سلام چی شده؟؟
ستایش :داریم معامله میکنیم سا کت باش دو دقیقه
سپیده:چی میخواهی کیان باز؟؟مثل اون دفعه نگی میخواهم برام لایه ی ازون نابود کنین
کیان:نه این دفعه گوجه سبز می خواهم
ستایش و سپیده:گوجه سبز؟؟وسط زمستون
کیان :همین که هست قبوله؟؟
(یاسمین وارد اتاق میشود)
یاسی:چی شد؟؟
ما:دو دقیقه چیزی نگو
سپیده:بچه الان از کجا برات گوجهذسبز بیارم؟؟
یاسمین :منم میخواهم
ما:😒😒😒😒
کیان:پس من ارمی بامب ستایش میخواهم
ستایش:الان میکشمش
یاسی:باشه
ستایش:از کیسه ی خلیفه می بخشی؟؟
سپیده:من خودم از دست این بچه میکشم اخر (کیان میره و مامانش راضی میکنه)
یاسی:بچه ها براتون جبران میکنم
۴.۳k
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.