عاشقانه
خسته ام خشکم عجیبم کاشکی باران بگیرد
تا تن رنجیده ام در زیر باران جان بگیرد
بی سر و سامان تر از بادم به فریادم برس
تا نیایی کوچه گردم کی سرم سامان بگیرد
درک من سختست اینجا مردمی ناسازگارند
می رسی کی تا حدیت و حرفها پایان بگیرد
هر بلایی با نبودت بر سرم آورده ای جان
خسته ام گیجم دعا کن درد من درمان بگیرد
می برد تا ناکجا آباد باخود هرچه باشد
رود اگر شورش کند یا دامن طغیان بگیرد
می روم اما نمی دانم کجا شد مقصدم پس
زندگی مانند رودی کاشکی جریان بگیرد
تا تن رنجیده ام در زیر باران جان بگیرد
بی سر و سامان تر از بادم به فریادم برس
تا نیایی کوچه گردم کی سرم سامان بگیرد
درک من سختست اینجا مردمی ناسازگارند
می رسی کی تا حدیت و حرفها پایان بگیرد
هر بلایی با نبودت بر سرم آورده ای جان
خسته ام گیجم دعا کن درد من درمان بگیرد
می برد تا ناکجا آباد باخود هرچه باشد
رود اگر شورش کند یا دامن طغیان بگیرد
می روم اما نمی دانم کجا شد مقصدم پس
زندگی مانند رودی کاشکی جریان بگیرد
۱۱.۳k
۰۹ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.