شهادت ، بالاترین نعمت
شهادت ، بالاترین نعمت
انسان عظيم، در راه دنيا به بن بست مى رسد و در راه خدا به عجز.
️و عظمت مذهب در همين است كه پوچى و عبث انسان را به عجز تبديل مى كند.
تو كه استعدادهايى دارى، بى آرام و نيروهايى دارى پر توان،
هنگامى كه به راه افتادى،
در محدوده ها نمى توانى دوام بياورى.
اين رود عظيم وجود تو، اين حوض هاى كوچك را در لحظه پر مى كند
و اين جريان مستمر، به عبث و پوچى مى رسد و مرداب مى سازد.
اين است كه در راه دنيا به بنبست مى رسى و در اين بن بست به پوچى.
تو كه راه افتاده اى، تمامى هستى براى تو بيش از يك پوسته نيست،
كه جوجه هاى به راه افتاده بايد با نوك هايشان سوراخ كنند
و از بن بست بيرون بيايند.
تو كه راه افتادى دنيا با تمامى وسعتش مى شود زندان تو و سجن تو و تو آزادى را و شهادت را و مرگ و لقاء خدايت را از تمامى نعمت ها بالاتر مى دانى،
كه آزادى از زندان براى زندانى هر چند كه بهترين غذا و مكان را به او ارزانى كرده باشند، از هر چيز ارزنده تر است.
و اين است كه شهادت براى اين روح هاى عظيم تر از هستى،
بالاترين نعمت است.
انسان بزرگ تر از اين زندگى و iيم تر از اين هستى است.
اين است كه راه مى افتد و هنگامى كه راه افتاد ديوارها را احساس مى كند و زندان را مى فهمد و پوچى و عبث در اين بن بست تجربه مى شوند.
️و تنها مذهب است كه جهت انسان را مى تواند عوض كند
و او را از محدودهاى تنگ، بيرون بياورد و حتى بهشت را به عنوان منزل- نه مقصد- معرفى كند
و جهت حركت انسان را به سوى نامحدودى بگذارد، كه تمامى توان او را از علم و عقل و عشق و عمل او را مى بلعد و راه هنوز ادامه دارد.
استاد علی صفایی حائری
کتاب صراط، صفحه ۱۲۴
انسان عظيم، در راه دنيا به بن بست مى رسد و در راه خدا به عجز.
️و عظمت مذهب در همين است كه پوچى و عبث انسان را به عجز تبديل مى كند.
تو كه استعدادهايى دارى، بى آرام و نيروهايى دارى پر توان،
هنگامى كه به راه افتادى،
در محدوده ها نمى توانى دوام بياورى.
اين رود عظيم وجود تو، اين حوض هاى كوچك را در لحظه پر مى كند
و اين جريان مستمر، به عبث و پوچى مى رسد و مرداب مى سازد.
اين است كه در راه دنيا به بنبست مى رسى و در اين بن بست به پوچى.
تو كه راه افتاده اى، تمامى هستى براى تو بيش از يك پوسته نيست،
كه جوجه هاى به راه افتاده بايد با نوك هايشان سوراخ كنند
و از بن بست بيرون بيايند.
تو كه راه افتادى دنيا با تمامى وسعتش مى شود زندان تو و سجن تو و تو آزادى را و شهادت را و مرگ و لقاء خدايت را از تمامى نعمت ها بالاتر مى دانى،
كه آزادى از زندان براى زندانى هر چند كه بهترين غذا و مكان را به او ارزانى كرده باشند، از هر چيز ارزنده تر است.
و اين است كه شهادت براى اين روح هاى عظيم تر از هستى،
بالاترين نعمت است.
انسان بزرگ تر از اين زندگى و iيم تر از اين هستى است.
اين است كه راه مى افتد و هنگامى كه راه افتاد ديوارها را احساس مى كند و زندان را مى فهمد و پوچى و عبث در اين بن بست تجربه مى شوند.
️و تنها مذهب است كه جهت انسان را مى تواند عوض كند
و او را از محدودهاى تنگ، بيرون بياورد و حتى بهشت را به عنوان منزل- نه مقصد- معرفى كند
و جهت حركت انسان را به سوى نامحدودى بگذارد، كه تمامى توان او را از علم و عقل و عشق و عمل او را مى بلعد و راه هنوز ادامه دارد.
استاد علی صفایی حائری
کتاب صراط، صفحه ۱۲۴
۵.۳k
۱۹ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.