از امروز میخوام خاطراتمو بنویسم
از امروز میخوام خاطراتمو بنویسم
اولین خاطره ای که یادمه ازش من کنار مسجد بودم که رد شد و داشت با چشاش منو میخورد یه لبخند خومشلم رو لباش بود اولین باری که باهاش حرف زدم بدبخت فکر کنم دختر پررو تر از من ندیده بود اولین اس ام اس هاشم یادمه.کنار ایستگاه و خنده ای که از لبش نمیافتاد و دیوونه بازی های من.اون روز که با دوستام اینا بودیم که یکدفعه چشامون توهم قفل شد و با خندیدن از هم چشم برداشتیم اون روز که اش بهم میداد اون شب که ساناز هم بود اون روز بدترین روز زندگیم بود.روز اش داییم........توی اون پارک خیلی خاطره ها ازش دارم .وایی اون روز گردش که بالای سرم داشت چایی میخورد و نگام میکرد.
اون شب کنار خونه خالم که مثلا میخواست بگه منم گوشی دارم روز پخش شربت .بلوار امیرکبیر و قیافه عصبانیش.اون شب که دوستش موتور خریده بود.روزی که میدویید منم دنبالش.تخم مرغ گوجه وصبح زود .کل کل کردنامون.دلم واسش تنگیده.به خاطر برف ندیدمش. :-( حالم خوش نیست.بعدازعید میخوام خودکشی کنم.خوبی.بدی دیدید حلالم کنید.شوخی نیست.به هیچ چی زنده ام.زندگی چرته
اولین خاطره ای که یادمه ازش من کنار مسجد بودم که رد شد و داشت با چشاش منو میخورد یه لبخند خومشلم رو لباش بود اولین باری که باهاش حرف زدم بدبخت فکر کنم دختر پررو تر از من ندیده بود اولین اس ام اس هاشم یادمه.کنار ایستگاه و خنده ای که از لبش نمیافتاد و دیوونه بازی های من.اون روز که با دوستام اینا بودیم که یکدفعه چشامون توهم قفل شد و با خندیدن از هم چشم برداشتیم اون روز که اش بهم میداد اون شب که ساناز هم بود اون روز بدترین روز زندگیم بود.روز اش داییم........توی اون پارک خیلی خاطره ها ازش دارم .وایی اون روز گردش که بالای سرم داشت چایی میخورد و نگام میکرد.
اون شب کنار خونه خالم که مثلا میخواست بگه منم گوشی دارم روز پخش شربت .بلوار امیرکبیر و قیافه عصبانیش.اون شب که دوستش موتور خریده بود.روزی که میدویید منم دنبالش.تخم مرغ گوجه وصبح زود .کل کل کردنامون.دلم واسش تنگیده.به خاطر برف ندیدمش. :-( حالم خوش نیست.بعدازعید میخوام خودکشی کنم.خوبی.بدی دیدید حلالم کنید.شوخی نیست.به هیچ چی زنده ام.زندگی چرته
۲.۵k
۰۳ بهمن ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.