تاریخ لشکرکشی های داریوش اول هخامنشی (داریوش بزرگ)
تاریخ لشکرکشی های داریوش اول هخامنشی (داریوش بزرگ)
اسم این پادشاه را چنین نوشته اند: درکتیبه های هخامنشی داری ووش یا داری واوش ، به زبان بابلی دریاووش ، به زبان مصری باستان (خط هیروگلیف) ان تریوش یا تاریوش ، تاریخ نویسان یونان باستان داریش ، در تورات (کتاب عزرا ، باب پنجم ) داریوش و دریاوش ، تاریخ نگاران روم باستان داریوس ، گفته می شد.
کتیبه کوه بیستون
مهمترین مرجع تایخ دوران داریوش کتیبه های کوه بیستون در نزدیکی شهر کرمانشاه است که داریوش دستور نگارش و حجاری آنها را صادر کرده بود. از آنجایی که اهمیت تاریخی این کتیبه ها بسیارزیاد است ، در اینجا عنوان کارها و جنگ های داریوش را می نویسیم:
1-اختراع خط میخی فارسی باستان 2-پیروزی بر گئومات مغ 3-پیروزی بر سردار شورشی شهر شوش4-پیروزی بر سردار شورشی خوزستان 5-جنگ بر علیه حاکم بابل که شورش کرده بود. 6-پیروزی بر سردار شورشی قوم ماد 7-پیروزی بر شورشیان ارمنستان (فرماندهان سپاه داریوش چندین بار با سرداران شورشی مادی و ارمنی می جنگند.) 8-پیروزی بر پادشاده ساگارات 9-پیروزی بر شورشی های پارت (خراسان) و گرگان (در زمان داریوش پدرش ویشتاسب حاکم خراسان بود که با شورشیان می جنگد و بر آنها پیروز می شود.) 10-پیروزی بر شورشیان ایالت مرو 11-جنگ با شورشیان محلی پارس در ناحیه یوتی و جاهای دیگر
داریوش در کتیبه بیستون می نویسد که 19 جنگ مهم انجام داده و 9 پادشاه را اسیر کرده است. او هچنین در مورد علت اصلی شورش ها می گوید که شورشیان انسانهایی دروغ گو بودند و از این نظر همه ایرانی ها را از دروغگو بودن بر حذر می دارد. کتیبه کوه بیستون دارای ترجمه هایی به خط میخی عیلامی و خط بابلی است. داریوش همچنین به سنگ تراشان دستور داده بود که در کتیبه دیگری اصل و نسب و زندگی نامه او را بنویسند (بکنند).
پیروزی داریوش بر گئومات کمبوجیه برای حمله به مصر حدود چهار سال از پارس دور بود و در این مدت اتفاقات مهمی در پارس رویداد. چون این حوادث مربوط به دوران داریوش بزرگ است از ذکر آنها در مقاله تاریخ حکومت کمبوجیه خودداری شد.
با رسیدن خبر درگذشت کمبوجیه به پارس و به حکومت رسیدن گئومات مغ ، لحظه ای تعیین کننده برای داریوش ، دیگر شاهزاده هخامنشی فرا رسید. داریوش با مقام نیزه داری ، کمبوجیه را در لشکرکشی به مصر همراهی می کرد. او با این فکر که دیگر مردی از وارثان کوروش برزگ زنده نمانده است ، تصمیم به قبضیه قدرت گرفت. او برای رسیدن به این هدف ابتدا می بایسیت گئومات مغ را که در پارس بر اورنگ نشسته بود و در میان مردم هوادار بسیار یافته بود ، از میدان به در کند.
ساتراپ نشین های دیگر دولت هخامنشی نیز از آنجایی که گئومات مالیات سه سال را بخشیده وخدمت اجباری در سپاه را حذف کرده بود ، سروری او را پذیرفته بودند. گئومات شورش خود را از کرمان آغاز کرد. کرمان به خاطر همسایگی اش با سرزمین اصلی پارس و نیز به سبب ثروت زیاد (دارا بودن معادن مس ، طلا و نقره) بسیار مناسب بود. گئومات از کرمان به نزدیکی پاسارگاد (پایتخت کوروش هخامنشی) رفت و در دژی بنام شن دژ (سکیه یووتیشSikayuvatish ) موضع گرفت. جالب است که بدانید گئومات مستقیما به پارس نرفت ، چون می ترسید که در دربار گروه زیادی دریابند که او بردیای راستین نیست. داریوش با شش یار خود (گروه هفت تنان) در سال 522 (پ.م) پس از قهرمانی های بسیار ، بر شن دژ غلبه کردند و گئومات را به قتل رساندند. با این همه هنوز داریوش تا رسیدن به هدف نهایی فاصله زیادی داشت. خبر قتل به اصطلاح شاه ایران به سرعت باد در تمام امپراتوری پیچید وهمه استان ها سر به شورش برداشتند. داریوش و یارانش یک سال تمام سرگرم سرکوبی طغیان ها بودند تا توانستند فرمانروایی را کاملاً بدست بگیرند.
پیروزی داریوش بر بابل
هرودوت می نوسد: هنگامی که پارس ها قصد تصرف جزیره سامس را از راه دریا کردند ، اهالی بابل که قبلا تدارکات کافی دیده بودند ، سر به شورش برداشتند. همین که این خبر به داریوش رسید ، او قشون خود را جمع کرد و قصد محاصره بابل را کرد. پس از گذشت حدود یک سال و هفت ماه لشکریان داریوش هر حیله ای را که می توانستند بکار بستند ولی تنیجه ای نگرفتند. از جمله نیرنگ کوروش ، یعنی وارد شدن لشکر ایران از راه مجرای فرات ثمری نداشت ، چون بابلی ها بیدار بودند و از آن محل کاملاً محافظت می کردند. تا اینکه داریوش با سیاست یکی از سرداران بزرگ ایرانی بنام زوپیر موفق به گرفتن قلعه بابل شد. سپس داریوش دستور داد که دیوارهای قلعه را خراب کنند و دروازه ها را بردارند. داریوش به پاس خدماتی که زوپیر انجام داده بود ، او را والی بابل
اسم این پادشاه را چنین نوشته اند: درکتیبه های هخامنشی داری ووش یا داری واوش ، به زبان بابلی دریاووش ، به زبان مصری باستان (خط هیروگلیف) ان تریوش یا تاریوش ، تاریخ نویسان یونان باستان داریش ، در تورات (کتاب عزرا ، باب پنجم ) داریوش و دریاوش ، تاریخ نگاران روم باستان داریوس ، گفته می شد.
کتیبه کوه بیستون
مهمترین مرجع تایخ دوران داریوش کتیبه های کوه بیستون در نزدیکی شهر کرمانشاه است که داریوش دستور نگارش و حجاری آنها را صادر کرده بود. از آنجایی که اهمیت تاریخی این کتیبه ها بسیارزیاد است ، در اینجا عنوان کارها و جنگ های داریوش را می نویسیم:
1-اختراع خط میخی فارسی باستان 2-پیروزی بر گئومات مغ 3-پیروزی بر سردار شورشی شهر شوش4-پیروزی بر سردار شورشی خوزستان 5-جنگ بر علیه حاکم بابل که شورش کرده بود. 6-پیروزی بر سردار شورشی قوم ماد 7-پیروزی بر شورشیان ارمنستان (فرماندهان سپاه داریوش چندین بار با سرداران شورشی مادی و ارمنی می جنگند.) 8-پیروزی بر پادشاده ساگارات 9-پیروزی بر شورشی های پارت (خراسان) و گرگان (در زمان داریوش پدرش ویشتاسب حاکم خراسان بود که با شورشیان می جنگد و بر آنها پیروز می شود.) 10-پیروزی بر شورشیان ایالت مرو 11-جنگ با شورشیان محلی پارس در ناحیه یوتی و جاهای دیگر
داریوش در کتیبه بیستون می نویسد که 19 جنگ مهم انجام داده و 9 پادشاه را اسیر کرده است. او هچنین در مورد علت اصلی شورش ها می گوید که شورشیان انسانهایی دروغ گو بودند و از این نظر همه ایرانی ها را از دروغگو بودن بر حذر می دارد. کتیبه کوه بیستون دارای ترجمه هایی به خط میخی عیلامی و خط بابلی است. داریوش همچنین به سنگ تراشان دستور داده بود که در کتیبه دیگری اصل و نسب و زندگی نامه او را بنویسند (بکنند).
پیروزی داریوش بر گئومات کمبوجیه برای حمله به مصر حدود چهار سال از پارس دور بود و در این مدت اتفاقات مهمی در پارس رویداد. چون این حوادث مربوط به دوران داریوش بزرگ است از ذکر آنها در مقاله تاریخ حکومت کمبوجیه خودداری شد.
با رسیدن خبر درگذشت کمبوجیه به پارس و به حکومت رسیدن گئومات مغ ، لحظه ای تعیین کننده برای داریوش ، دیگر شاهزاده هخامنشی فرا رسید. داریوش با مقام نیزه داری ، کمبوجیه را در لشکرکشی به مصر همراهی می کرد. او با این فکر که دیگر مردی از وارثان کوروش برزگ زنده نمانده است ، تصمیم به قبضیه قدرت گرفت. او برای رسیدن به این هدف ابتدا می بایسیت گئومات مغ را که در پارس بر اورنگ نشسته بود و در میان مردم هوادار بسیار یافته بود ، از میدان به در کند.
ساتراپ نشین های دیگر دولت هخامنشی نیز از آنجایی که گئومات مالیات سه سال را بخشیده وخدمت اجباری در سپاه را حذف کرده بود ، سروری او را پذیرفته بودند. گئومات شورش خود را از کرمان آغاز کرد. کرمان به خاطر همسایگی اش با سرزمین اصلی پارس و نیز به سبب ثروت زیاد (دارا بودن معادن مس ، طلا و نقره) بسیار مناسب بود. گئومات از کرمان به نزدیکی پاسارگاد (پایتخت کوروش هخامنشی) رفت و در دژی بنام شن دژ (سکیه یووتیشSikayuvatish ) موضع گرفت. جالب است که بدانید گئومات مستقیما به پارس نرفت ، چون می ترسید که در دربار گروه زیادی دریابند که او بردیای راستین نیست. داریوش با شش یار خود (گروه هفت تنان) در سال 522 (پ.م) پس از قهرمانی های بسیار ، بر شن دژ غلبه کردند و گئومات را به قتل رساندند. با این همه هنوز داریوش تا رسیدن به هدف نهایی فاصله زیادی داشت. خبر قتل به اصطلاح شاه ایران به سرعت باد در تمام امپراتوری پیچید وهمه استان ها سر به شورش برداشتند. داریوش و یارانش یک سال تمام سرگرم سرکوبی طغیان ها بودند تا توانستند فرمانروایی را کاملاً بدست بگیرند.
پیروزی داریوش بر بابل
هرودوت می نوسد: هنگامی که پارس ها قصد تصرف جزیره سامس را از راه دریا کردند ، اهالی بابل که قبلا تدارکات کافی دیده بودند ، سر به شورش برداشتند. همین که این خبر به داریوش رسید ، او قشون خود را جمع کرد و قصد محاصره بابل را کرد. پس از گذشت حدود یک سال و هفت ماه لشکریان داریوش هر حیله ای را که می توانستند بکار بستند ولی تنیجه ای نگرفتند. از جمله نیرنگ کوروش ، یعنی وارد شدن لشکر ایران از راه مجرای فرات ثمری نداشت ، چون بابلی ها بیدار بودند و از آن محل کاملاً محافظت می کردند. تا اینکه داریوش با سیاست یکی از سرداران بزرگ ایرانی بنام زوپیر موفق به گرفتن قلعه بابل شد. سپس داریوش دستور داد که دیوارهای قلعه را خراب کنند و دروازه ها را بردارند. داریوش به پاس خدماتی که زوپیر انجام داده بود ، او را والی بابل
۱۴.۶k
۱۰ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.