من زمین نخورده ام
من زمین نخورده ام
مرا روزگار نه
مردم روزگار نه نه
اعتماد به نامردمان
زمین زده است
چنان که بر سقوط من
خنده ها زدند ومن
خموش وسر به جیب
که این چه سر نوشت ؟
که این چه سر گذشت ؟
بلند میشوم
بلند تر ز قبل
که پله پله میروم
بسوی ایده خودم
وحال دشمنان نزار
بساطشان به یاس
دهانشان گشاد
ودوستانمان کمی خجل
کمی دودل وبیکرانه شاد
ومن همان هما
ومن همان قلم
ومن همان سرور
ومن همان ستبر
که بوده ام
وبوده ام
خواهم بود
مرا روزگار نه
مردم روزگار نه نه
اعتماد به نامردمان
زمین زده است
چنان که بر سقوط من
خنده ها زدند ومن
خموش وسر به جیب
که این چه سر نوشت ؟
که این چه سر گذشت ؟
بلند میشوم
بلند تر ز قبل
که پله پله میروم
بسوی ایده خودم
وحال دشمنان نزار
بساطشان به یاس
دهانشان گشاد
ودوستانمان کمی خجل
کمی دودل وبیکرانه شاد
ومن همان هما
ومن همان قلم
ومن همان سرور
ومن همان ستبر
که بوده ام
وبوده ام
خواهم بود
۱۸۹
۱۸ بهمن ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.