ماه تابید و چو دید آن همه خاموش مرا
ماه تابید و چو دید آن همه خاموش مرا
نرم باز آمد و بگرفت در آغوش مرا ...
گفت : «خاموش درین جا چه نشستی ؟» گفتم :
بوی محبوبۀ شب می بَرَد از هوش مرا ...
بوی محبوبۀ شب ، بوی جنون پرور عشق
وه ، چه جادوست که از هوش بَرَد بوش مرا ...
بوی محبوبۀ شب ، نغمۀ چنگی ست لطیف
که ز افلاک کند زمزمه در گوش مرا ...
بوی محبوبۀ شب همچو شرابی گیراست
مست و شیدا کند این جام پر از نوش مرا ...
بوی محبوبۀ شب جلوۀ جادویی اوست
آنکه کرده است به یکباره فراموش مرا ...
نرم باز آمد و بگرفت در آغوش مرا ...
گفت : «خاموش درین جا چه نشستی ؟» گفتم :
بوی محبوبۀ شب می بَرَد از هوش مرا ...
بوی محبوبۀ شب ، بوی جنون پرور عشق
وه ، چه جادوست که از هوش بَرَد بوش مرا ...
بوی محبوبۀ شب ، نغمۀ چنگی ست لطیف
که ز افلاک کند زمزمه در گوش مرا ...
بوی محبوبۀ شب همچو شرابی گیراست
مست و شیدا کند این جام پر از نوش مرا ...
بوی محبوبۀ شب جلوۀ جادویی اوست
آنکه کرده است به یکباره فراموش مرا ...
۱.۰k
۲۶ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.