دلنوشته های ی دخی ب رنگ مرگ:
دلنوشته های ی دخی ب رنگ مرگ:
زندگی پره از سختی و آسونی...
شیرینی و تلخی...،اشک و لبخند...
عشق و نفرت....
من مینویسم ب نام نامردی ک عشقی پاک در دلم انداخت
و زود آن را از من گرفت....
زندگی پره از عشق و نفرت..
رسیدن و جدایی....
من ب نقطه رسیدن دیر رسیدم و خیلی زود ب سرعت یک چشم بهم زدن ب نقطه جدایی رسیدم...
گاهی بریدم گره نفس هایم را از ابن زندگی اما باز آن بالایی آن را محکم کرد....
عشق شروع دوباره است...و زنده شدن
من خیلی زود ب پیشواز مرگ رفتم......
دیده اید میگویند تلخ ترین جدایی ها آن هایی است ک نه کسی گفت چرا؟و نه کسی فهمید چرا؟من طعمش را چشیدم
لعنتی!
بدجور تلخ بود طوریکه ک کام زندگی و لبخند و شادی را برایم زهر کرد.....
afsoon
زندگی پره از سختی و آسونی...
شیرینی و تلخی...،اشک و لبخند...
عشق و نفرت....
من مینویسم ب نام نامردی ک عشقی پاک در دلم انداخت
و زود آن را از من گرفت....
زندگی پره از عشق و نفرت..
رسیدن و جدایی....
من ب نقطه رسیدن دیر رسیدم و خیلی زود ب سرعت یک چشم بهم زدن ب نقطه جدایی رسیدم...
گاهی بریدم گره نفس هایم را از ابن زندگی اما باز آن بالایی آن را محکم کرد....
عشق شروع دوباره است...و زنده شدن
من خیلی زود ب پیشواز مرگ رفتم......
دیده اید میگویند تلخ ترین جدایی ها آن هایی است ک نه کسی گفت چرا؟و نه کسی فهمید چرا؟من طعمش را چشیدم
لعنتی!
بدجور تلخ بود طوریکه ک کام زندگی و لبخند و شادی را برایم زهر کرد.....
afsoon
۱.۷k
۲۷ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.