بسم رب الشهداء...
بسم رب الشهداء...
♥ همسرم:
سیده خانم ، شما هر چقدر خوب بودی ولی من بد بودم و نتوانستم برایت همسر خوبی باشم ولی یک واقعیت انکار ناپذیری وجود دارد و آن این است که دوست داشتن تو برایم واقعی و یک حقیقت بوده و هست. شما را به مادرت حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیها مرا ببخش و گذشت کن...
♥اگر در معرکه و در میدان نبرد به شهادت رسیدم با همان لباسی که به تن دارم دفن گردم و کفن برایم تهیه نکنید...
اگر جنازه ی من بدست تان رسید در کنار حاج حمید رمضانی ، جایی که همیشه با هم می رفتیم و می نشستیم دفن گردم...
ساعت 18:14 دقیقه
روز پنجشنبه 23/7/1394
سوریه . استان حلب شمال سوریه منطقه خانات...
شهادت جامونده هاصلوات...
♥ همسرم:
سیده خانم ، شما هر چقدر خوب بودی ولی من بد بودم و نتوانستم برایت همسر خوبی باشم ولی یک واقعیت انکار ناپذیری وجود دارد و آن این است که دوست داشتن تو برایم واقعی و یک حقیقت بوده و هست. شما را به مادرت حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیها مرا ببخش و گذشت کن...
♥اگر در معرکه و در میدان نبرد به شهادت رسیدم با همان لباسی که به تن دارم دفن گردم و کفن برایم تهیه نکنید...
اگر جنازه ی من بدست تان رسید در کنار حاج حمید رمضانی ، جایی که همیشه با هم می رفتیم و می نشستیم دفن گردم...
ساعت 18:14 دقیقه
روز پنجشنبه 23/7/1394
سوریه . استان حلب شمال سوریه منطقه خانات...
شهادت جامونده هاصلوات...
۶۷۴
۱۴ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.