در ازدحام پر از التهاب انسانها
در ازدحام پر از التهاب انسانها
و در كلافگي محض راه بندانها
ميان مردم آزادِ دست و پا بسته!
و مردمان "رها" در حصار زندانها...
در امتداد شكيباترين دقايق عمر
و درد سوزش بيرحمِ زخم پيكانها
چه حس خوب و لطيفيست كه سبُك باشي
و فارغ از همه ى نام و ننگ و عنوانها...
پر از طراوت روياي خيس باران باش
براي قلب ترَك خورده ى بيابانها
وسبز شو! به حضورى كه مي برد دل را
به انتشار طربناك عطر ريحانها....
تمام شب من و يك دشت انتظار طلوع
به رنگ دلخوشى آفتابگردانها....
و در كلافگي محض راه بندانها
ميان مردم آزادِ دست و پا بسته!
و مردمان "رها" در حصار زندانها...
در امتداد شكيباترين دقايق عمر
و درد سوزش بيرحمِ زخم پيكانها
چه حس خوب و لطيفيست كه سبُك باشي
و فارغ از همه ى نام و ننگ و عنوانها...
پر از طراوت روياي خيس باران باش
براي قلب ترَك خورده ى بيابانها
وسبز شو! به حضورى كه مي برد دل را
به انتشار طربناك عطر ريحانها....
تمام شب من و يك دشت انتظار طلوع
به رنگ دلخوشى آفتابگردانها....
۷۴
۰۵ اسفند ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.