سلام دوستای گلم...
سلام دوستای گلم...
هیچوقت فکر نمیکردم
یه روز همچین پستی رو بزارم...
ولی هر اومدنی یه رفتنی ام داره...
دیگه وقت رفتنه...
من دیگه تو ویسگون پست نمیزارم...
اگه بدی ازم دیدید
حلال کنید...
پیشاپیش عیدتون مبارک باشه...
سال خوبی داشته باشید...
واقعا از ته دل دوستون دارم و دلم براتون تنگ میشه...
دوستون دارم واقعی واقعی...
خداحافظ برای همیشه...
♡♡♡
https://telegram.me/del_kopo
94/11/27 2:30
اینم تجربه ایه که تو مجازی داشتم...
امیدوارم رعایت کنید و به دردتون بخوره...
سه اصل مهم در دنیای مجازی :
هیچ وقت با کسی ،
بیشتر از جنبه اش رفاقت نکن,
درددل نکن ،
شوخی نکن . . .
"حرمت ها شکسته می شه"
هیچ وقت به کسی ،
بیشتر از جنبه اش خوبی نکن ،
محبت نکن ،
لطف نکن . . .
"تبدیل به وظیفه می شه"
هیچ وقت از کسی ،
بیشتر از جنبه اش خوبی نخواه ،
کمک نگیر ,
انتظارنداشته باش . . .
"تبدیل به منت می شه"
چیزی نمیخواهم ،
جز یک اتاق تاریک،
یک موسیقی بیکلام،
یک فنجان قهوه ،
به تلخی زهر ،
و خوابی به آرامی یک مرگ همیشگی . . . !
ماه هاست من و این سیگار نیم سوز ،
و این چایی یخ بسته روی میز،
کنار پنجره نشسته ایم . . .
و هزار تناسخ را ،
پای همین پنجره گریسته ایم . . .
من هزاربار ،
این راه را رفته ام . . .
از پنجره به پرتگاه . . .
به احساسم آموخته ام ،
نفس نکشد . . .
هوای دلها آلـوده است . . .
"من رفتم...میروم جایز نیست..."
هیچوقت فکر نمیکردم
یه روز همچین پستی رو بزارم...
ولی هر اومدنی یه رفتنی ام داره...
دیگه وقت رفتنه...
من دیگه تو ویسگون پست نمیزارم...
اگه بدی ازم دیدید
حلال کنید...
پیشاپیش عیدتون مبارک باشه...
سال خوبی داشته باشید...
واقعا از ته دل دوستون دارم و دلم براتون تنگ میشه...
دوستون دارم واقعی واقعی...
خداحافظ برای همیشه...
♡♡♡
https://telegram.me/del_kopo
94/11/27 2:30
اینم تجربه ایه که تو مجازی داشتم...
امیدوارم رعایت کنید و به دردتون بخوره...
سه اصل مهم در دنیای مجازی :
هیچ وقت با کسی ،
بیشتر از جنبه اش رفاقت نکن,
درددل نکن ،
شوخی نکن . . .
"حرمت ها شکسته می شه"
هیچ وقت به کسی ،
بیشتر از جنبه اش خوبی نکن ،
محبت نکن ،
لطف نکن . . .
"تبدیل به وظیفه می شه"
هیچ وقت از کسی ،
بیشتر از جنبه اش خوبی نخواه ،
کمک نگیر ,
انتظارنداشته باش . . .
"تبدیل به منت می شه"
چیزی نمیخواهم ،
جز یک اتاق تاریک،
یک موسیقی بیکلام،
یک فنجان قهوه ،
به تلخی زهر ،
و خوابی به آرامی یک مرگ همیشگی . . . !
ماه هاست من و این سیگار نیم سوز ،
و این چایی یخ بسته روی میز،
کنار پنجره نشسته ایم . . .
و هزار تناسخ را ،
پای همین پنجره گریسته ایم . . .
من هزاربار ،
این راه را رفته ام . . .
از پنجره به پرتگاه . . .
به احساسم آموخته ام ،
نفس نکشد . . .
هوای دلها آلـوده است . . .
"من رفتم...میروم جایز نیست..."
۷.۰k
۲۶ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.