پیرزن ازصدای خروپف هر شب پیرمرد شکایت داشت، پیرمرد هرگزنم
پیرزن ازصدای خروپف هر شب پیرمرد شکایت داشت، پیرمرد هرگزنمی پذیرفت. شبی پیرزن آن صدا را ضبط کرد که صبح حرفش را ثابت کند . اما صبح پیرمرد دیگر هرگز بیدار نشد و آن صدای ضبط شده لالایی هرشب پیرزن شد ...
قدر لحظات هر چند سخت کنار هم بودن رو بدانیم .
مادر مثل مداد میمونه هر لحظه تراشیده شدن و تموم شدنش رو میبینی.
اما پدر مثل خودکاره . شکل ظاهریش تغییر نمیکنه فقط یکدفعه میبینی دیگه نمی نویسه...
تا هستند قدرشونو بدونید...
به افتخارشون همه کپی کنید
اینم ب عـــشــــــق پدر و مادرمون.
قدر لحظات هر چند سخت کنار هم بودن رو بدانیم .
مادر مثل مداد میمونه هر لحظه تراشیده شدن و تموم شدنش رو میبینی.
اما پدر مثل خودکاره . شکل ظاهریش تغییر نمیکنه فقط یکدفعه میبینی دیگه نمی نویسه...
تا هستند قدرشونو بدونید...
به افتخارشون همه کپی کنید
اینم ب عـــشــــــق پدر و مادرمون.
۱.۷k
۱۰ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.