ســـلام بهونه ی قشنـگ من برای زندگی
ســـلام بهونه ی قشنـگ من برای زندگی
آره بازم منم همون دیونه ی همیشگی...
فدای مهربونیات چی میکنی با سرنوشت؟
دلـم واست تنگ شـده بود این پیـامو برات نوشــت
ابـرا همه پیـش منن اینجا هـوا پر از غـمه
از غصه هام هـرچی بگم جون خـودت بازم کمه
فدای تو نمیدونی بی تو چه دردی کشیدم
حقیقتو واست بگم به آخر خـط رسیدم
رفتیو من تنها شدم با غصه های زندگی
قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگــــی
نمیدونی چقد دلم تنگه برای دیدنت
برای مهربونیات نوازشات بوسیدنت
بخاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته؟
یه قلب تنها و کبود هلاکه یه
نگاهته؟
روزات بلنده یا کوتاه؟ دوست شدی اونجا با کسی؟
بیشــتر از این منو نذار تو غصــه و دلواپسی
اگه واست زحمتی نیست بر سر عهدمون بمون
منم تو رو سپردمت دست خدای مــهربون
از وقتی رفـتی آسـمونم پــره کـبوتره
زخـم دلـم خوب نشـده از وقـتی رفـتی بدتـره
غصـه نخور تا تـو بیایی حال منم اینـجوریه
سرفه های مکررم مال هــوای دوریه
تـو از خـودت بـرام بگو بدون من خــوش میگذره؟
دلت میخـواد میومدم یا تنهـا رفتی بهتــره؟
از وقتی رفتی چشـام شده یه کاسـه خون
همش یه چشـمم به دره چشم دیـگه م به آسمـون
گفتم برات پیام بدم نگی عجب چه بی وفاست
گرچه خودم خوب میدونم جواب نامه هام فقط با خداست
تــنها دلیل زندگـــی با یـه غـمی دوسـتت دارم
داغ دلـم تازه میـشه وقـتی اسمـتو میـارم
حـرف منـو به دل نـگیر همش مال غــریـبیه
تو رفـتی من غـریب شدم چه دنیای عجـیبیه
تحـملی که تو دادی دیـگه داره تمـوم میشه
مگه نگفتی همه جا مال منی تا همیــشه؟
دلم برات شــور میــزنه
این دلو بــی خبر نذار
تــوروخدا با خـــوبیات
رو هیــچ دلی اثــر نذار
آره بازم منم همون دیونه ی همیشگی...
فدای مهربونیات چی میکنی با سرنوشت؟
دلـم واست تنگ شـده بود این پیـامو برات نوشــت
ابـرا همه پیـش منن اینجا هـوا پر از غـمه
از غصه هام هـرچی بگم جون خـودت بازم کمه
فدای تو نمیدونی بی تو چه دردی کشیدم
حقیقتو واست بگم به آخر خـط رسیدم
رفتیو من تنها شدم با غصه های زندگی
قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگــــی
نمیدونی چقد دلم تنگه برای دیدنت
برای مهربونیات نوازشات بوسیدنت
بخاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته؟
یه قلب تنها و کبود هلاکه یه
نگاهته؟
روزات بلنده یا کوتاه؟ دوست شدی اونجا با کسی؟
بیشــتر از این منو نذار تو غصــه و دلواپسی
اگه واست زحمتی نیست بر سر عهدمون بمون
منم تو رو سپردمت دست خدای مــهربون
از وقتی رفـتی آسـمونم پــره کـبوتره
زخـم دلـم خوب نشـده از وقـتی رفـتی بدتـره
غصـه نخور تا تـو بیایی حال منم اینـجوریه
سرفه های مکررم مال هــوای دوریه
تـو از خـودت بـرام بگو بدون من خــوش میگذره؟
دلت میخـواد میومدم یا تنهـا رفتی بهتــره؟
از وقتی رفتی چشـام شده یه کاسـه خون
همش یه چشـمم به دره چشم دیـگه م به آسمـون
گفتم برات پیام بدم نگی عجب چه بی وفاست
گرچه خودم خوب میدونم جواب نامه هام فقط با خداست
تــنها دلیل زندگـــی با یـه غـمی دوسـتت دارم
داغ دلـم تازه میـشه وقـتی اسمـتو میـارم
حـرف منـو به دل نـگیر همش مال غــریـبیه
تو رفـتی من غـریب شدم چه دنیای عجـیبیه
تحـملی که تو دادی دیـگه داره تمـوم میشه
مگه نگفتی همه جا مال منی تا همیــشه؟
دلم برات شــور میــزنه
این دلو بــی خبر نذار
تــوروخدا با خـــوبیات
رو هیــچ دلی اثــر نذار
۶.۰k
۱۳ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.