من خیلی وقته احساسمو گم کردم
من خیلی وقته احساسمو گم کردم
وقتی ندونسته؛ نمک بر زخم باورم ریختی
سوز و درد و بدگمانی ؛ جزعایدنشد مارا
به جبرسرنوشت ؛ زهرعشق رو نوش کردم
خواب رویایم حسرت تلخ ست کاشانه را
کاخ آرزوهام باغافلی؛ راوی ویرانه کردم
/ سعید
وقتی ندونسته؛ نمک بر زخم باورم ریختی
سوز و درد و بدگمانی ؛ جزعایدنشد مارا
به جبرسرنوشت ؛ زهرعشق رو نوش کردم
خواب رویایم حسرت تلخ ست کاشانه را
کاخ آرزوهام باغافلی؛ راوی ویرانه کردم
/ سعید
۲.۸k
۰۲ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.