×قسمت چهاردهم×پارت یک
×قسمت چهاردهم×پارت یک
_مطمئنم کن که خوبی
_باشه
فقط یادت باشه خودت خواسی
بعد شروع کردم به حرف زدنای بی سرو ته
_ارهدیگه
اقا این لاستیک ماشین مارو یه بی پدر مادری پنچر کرده بود
بعد ما بایه بدبختی تا تعمیرگاه کشوندیم این لیلیمونو
مرده رییس راننده از این سیبیل چخماخیا هسن
از اونا بود
هیچی دیگه
نگاهش که به لاستیک خورد همچین به من نگاه کرد انگار من پنچرش کردم
بعد یکم دهنشو مزه مزه کرد
حالا انگاردهنش پر بود
معلوم نیس چقد این دندوناش سوراخ داره که میتونه یه قاشق غذارو لای دندوناش جا بده
والا به خدا
هیچی دیگه
نشسته پنچریشو گرفته
بعد اومده بالا سرم
خدا واستون از این روزا نیاره
ینی عنتونو در میارن بی پدرا
تصمیم گرفتم ازاین سیبیلا بزارم
اخه میدونین چرا
غیراز اینکه پشه گیره کلی جذبه داره
اگه بشه باهاش یکم این ماکان ازم حساب ببره کلی خوب میشه
تازه..
پشه گیرش محشره واسه مپقع موتور سواری
این پشه ها که میخوان برن تو دهنت به سیبیلا گیر میکنن
بعد باید سیبیلتو برس بکشی یه کیلو پشه خالی کنی
این مرده که اومد بالا سرم من فاتحه خودمو خوندم
گفتم الانه که پرتم کنه زیرتریلی
ولی پرت نکرد..به جاش چندبار زد روی کتفم..بعدم یه لبخند کج تحویلم داد و گفت:عموجون..دیگه سوار اینا نشو
ماله ادم بزرگاس
با همون چهارچرخت برو توکوچتون دوردور کن
باشه عمو!؟
هیچی دیگه..ما گفتیم بزنیمپک و پوزشو بیاریم پایین بفهمه دنیا دسته کیه که...
خواستم بازم چرت و پرت بگم که علی دستشو روی دهنم نگه داشتو التماس کرد ساکت شم
فقط علی نبود که به این روز افتاده بود
فرشته که از قضیه دندونا و سیبیله حالش به هم خورده بود و منو فحش میداد
سپهرم که از حرفام دیوونه شده بود
کلا همه از دسم زده بودن به سیم اخر
خب دیگه
خودشون خواستم
کلا اگه من کم حرف باشم همه فک میکنن خوب نیسم
_مطمئنم کن که خوبی
_باشه
فقط یادت باشه خودت خواسی
بعد شروع کردم به حرف زدنای بی سرو ته
_ارهدیگه
اقا این لاستیک ماشین مارو یه بی پدر مادری پنچر کرده بود
بعد ما بایه بدبختی تا تعمیرگاه کشوندیم این لیلیمونو
مرده رییس راننده از این سیبیل چخماخیا هسن
از اونا بود
هیچی دیگه
نگاهش که به لاستیک خورد همچین به من نگاه کرد انگار من پنچرش کردم
بعد یکم دهنشو مزه مزه کرد
حالا انگاردهنش پر بود
معلوم نیس چقد این دندوناش سوراخ داره که میتونه یه قاشق غذارو لای دندوناش جا بده
والا به خدا
هیچی دیگه
نشسته پنچریشو گرفته
بعد اومده بالا سرم
خدا واستون از این روزا نیاره
ینی عنتونو در میارن بی پدرا
تصمیم گرفتم ازاین سیبیلا بزارم
اخه میدونین چرا
غیراز اینکه پشه گیره کلی جذبه داره
اگه بشه باهاش یکم این ماکان ازم حساب ببره کلی خوب میشه
تازه..
پشه گیرش محشره واسه مپقع موتور سواری
این پشه ها که میخوان برن تو دهنت به سیبیلا گیر میکنن
بعد باید سیبیلتو برس بکشی یه کیلو پشه خالی کنی
این مرده که اومد بالا سرم من فاتحه خودمو خوندم
گفتم الانه که پرتم کنه زیرتریلی
ولی پرت نکرد..به جاش چندبار زد روی کتفم..بعدم یه لبخند کج تحویلم داد و گفت:عموجون..دیگه سوار اینا نشو
ماله ادم بزرگاس
با همون چهارچرخت برو توکوچتون دوردور کن
باشه عمو!؟
هیچی دیگه..ما گفتیم بزنیمپک و پوزشو بیاریم پایین بفهمه دنیا دسته کیه که...
خواستم بازم چرت و پرت بگم که علی دستشو روی دهنم نگه داشتو التماس کرد ساکت شم
فقط علی نبود که به این روز افتاده بود
فرشته که از قضیه دندونا و سیبیله حالش به هم خورده بود و منو فحش میداد
سپهرم که از حرفام دیوونه شده بود
کلا همه از دسم زده بودن به سیم اخر
خب دیگه
خودشون خواستم
کلا اگه من کم حرف باشم همه فک میکنن خوب نیسم
۴.۳k
۱۹ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.