.
.
افتاده ام میان کتابی
داستانی نوشته شده
و من
سوار بر کلمه ای به نام مرد
سرسخت و محکم
مقتدر و استوار ولی
خسته
که انگار آوار فقری مرا حبس کرده
تا نتوانم و محبوس
کتاب های لعنتی،کلمه های دروغ
اغراق عشق های ناتمام
و اختلافی که بین من تا رمان های زیباست
تلخ است
نویسنده کیست
گاه هوس فرار به سر میزند و گاه
غرور مردانه ای اجبار به ماندن
زندگی نانوشته من
من شاید یک کلمه ، یک قطره از روان نویس
حرکت ، آرزوی روشن من
تمام دارایی ام
امید و
مهربانی نویسنده ایست
که شاید کتاب دیگرش تو باشی
تویی که هیچوقت صفحه های این کتاب سنگین را نمیخوانی....
افتاده ام میان کتابی
مرا ورق بزن و به پایان خوب داستان برسان
این چند صفحه انگار
به دستان شرور زمان مچاله می شود ... .
#میم_ح_سین
افتاده ام میان کتابی
داستانی نوشته شده
و من
سوار بر کلمه ای به نام مرد
سرسخت و محکم
مقتدر و استوار ولی
خسته
که انگار آوار فقری مرا حبس کرده
تا نتوانم و محبوس
کتاب های لعنتی،کلمه های دروغ
اغراق عشق های ناتمام
و اختلافی که بین من تا رمان های زیباست
تلخ است
نویسنده کیست
گاه هوس فرار به سر میزند و گاه
غرور مردانه ای اجبار به ماندن
زندگی نانوشته من
من شاید یک کلمه ، یک قطره از روان نویس
حرکت ، آرزوی روشن من
تمام دارایی ام
امید و
مهربانی نویسنده ایست
که شاید کتاب دیگرش تو باشی
تویی که هیچوقت صفحه های این کتاب سنگین را نمیخوانی....
افتاده ام میان کتابی
مرا ورق بزن و به پایان خوب داستان برسان
این چند صفحه انگار
به دستان شرور زمان مچاله می شود ... .
#میم_ح_سین
۱.۴k
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.