از تو میخوانم برایت تا بمانی در نگاه
از تو میخوانم برایت تا بمانی در نگاه
تا بسازی با روانم با شروعِ این گناه
از تو میگویم به باران بی هوا، ای با وفا
از تو تنها مونسم در ارتکاب اشتباه
بی تو می بازم به قلبم غربتی از جنس شب
ای به قربانت تمام جان من ای سر به راه
بر تنم باران شو ای، آهنگ پروازم نفس
تا که با عطرت بتازم بر حضور یک سپاه
بی تو میسوزد تنم ای جانِ من ای آتشم
ای بهارم ای وجودم ای نجاتم از تباه
با دلم راهی بشو راهی بشو تا آسمان
تا پناهم باشد این عشقت که هستم بی پناه
تا بسازی با روانم با شروعِ این گناه
از تو میگویم به باران بی هوا، ای با وفا
از تو تنها مونسم در ارتکاب اشتباه
بی تو می بازم به قلبم غربتی از جنس شب
ای به قربانت تمام جان من ای سر به راه
بر تنم باران شو ای، آهنگ پروازم نفس
تا که با عطرت بتازم بر حضور یک سپاه
بی تو میسوزد تنم ای جانِ من ای آتشم
ای بهارم ای وجودم ای نجاتم از تباه
با دلم راهی بشو راهی بشو تا آسمان
تا پناهم باشد این عشقت که هستم بی پناه
۵۳۸
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.