1ـ اهميت و ضرورت وحدت از منظرقرآن كريم
1ـ اهميت و ضرورت وحدت از منظرقرآن كريم
وحدت اسلامي يكي از مهمترين ضرورتهاي تاريخي، اجتماعي و سياسي مسلمانان در جهت ايستادگي و پويايي و هويت امت اسلامي و از مهمترين عوامل عزت و پيروزي آنها در همه صحنههاست، و در مقابل، تفرقه و تشتت جز ذلت و پراكندگي و به هدر رفتن نيروهاي فكري و سرمايههاي انساني امت اسلامي ثمري نخواهد داشت.
دعوت به وحدت و يگانگي مسلمانان، و پرهيز از تفرقه، از دستورات قرآن و سيره نبي اكرم)ص) و اولياي دين است. قرآن كريم همه مسلمانان و پيروان خود را به اعتصام و وحدت و پرهيز از تفرقه فرا ميخواند؛ «وَ عْتَصمُوا بحَبْل للّه جَميعاً وَلاَ تَفَرِّقُوا» (آل عمران103/).
بنابراين اتحاد و انسجام امت اسلامي يك ضرورت و دستور قرآني و تفرقه يك عمل ناصواب و مفسد و زيانبار از نظر دين و عقل است: «وَلاَتَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ ريحُكُمْ»(انفال46/).
و كوشش براي وحدت و برادري، حركت در جهت رهنمودهاي الهي و اقتدا به سنّت پيامبر و اولياي دين است.
شكي نيست كه وحدت، هم به حكم عقل و هم به حكم قطعي شرع، ضرورت دارد و ايجاد اختلاف و يا دامن زدن به برخي مسايل اعتقادي كه در مرتبه بعداز توحيد و نبوت و معاد قرار دارد، هرگز نميتواند مجوز اختلاف باشد. پيروان شريعت محمدي)ص) هرگز نبايد از اين نكته غفلت نمايند كه يكي از اقدامات اساسي و برنامههاي پيامبر اكرم)ص) ايجاد وحدت و الفت و اخوت بين مسلمانان بوده است؛ «وَذْكُرُوا نعْمَةَ للّه عَلَيْكُمْ اذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَاَلِّفَ بَيْنَ قُلُوبكُمْ فَاَصْبَحْتُم بنعْمَته اخْوَاناً» (آلعمران103/).
در صدر اسلام پيامبر(ص) هرگز اجازه نميداد زمينه اختلاف و تشتت فكري و اجتماعي در بين امت اسلامي پيش بيايد. علي7 و ساير امامان شيعه نيز با محور قرار دادن قرآن و سنت نبوي(ص) مانع بروز اختلاف فكري و تشتت در پيكره امت اسلامي ميشدند. سيره امير مؤمنان در جهت حفظ وحدت جامعه اسلامي، ]كه با گذشت از حق مسلّم او همراه بود[ همواره بايد براي امت اسلامي سرمشق و عبرتآموز باشد. اولياي دين و پيشوايان معصوم شيعه نيز در طول تاريخ حيات ارزشمند خود همواره كوشيدهاند وحدت امت اسلامي بر قرار و پايدار باشد.
امام علي(ص)در اين مورد ميفرمايد: «امتهاي پيشين مادامي كه باهم اتحاد و وحدت داشتند، در حال پيشرفت و شكوفايي بودند، و به عزت و اقتدار دسته يافتند، خلافت و وراثت در زمين را به دست آوردند و رهبر و زمامدار جهان شدند»(نهج البلاغه، خطبه 5).
مطالعه در سيره امام علي7 نشان ميدهد كه هدف آن حضرت تنها حفظ اصل اسلام و وحدت بين عموم مسلمانان بود و در مسئله خلافت، كه اولين اختلافي بود كه در بين امت اسلامي به وجود آمد، علي7 با صبر و سكوت خود، اجازه نداد اين اختلاف، وحدت امت اسلامي را خدشه دار سازد.
علي7 ميفرمود: «انّي ادعوكم الي كتاب الله و سنّة نبيّه و حقن دماء هذه الامة... و ان ابيتم الاّ الفرقة و شقّ عصاهذه الامة فلن تزدادوا من الله الاّ بُعدا و لن يزداد الرّب عليكم الاّ سخطا»(پيشين).
در «معاني الاخبار» آمده است كه شخصي از علي7 در باره سنت و بدعت پرسيد، امام فرمود: «السنة ما سنّ رسول الله9 والبدعة ما احدث من بعده، و الجماعة اهل الحق و ان كانوا قليلاً و الفرقة اهل الباطل و ان كانوا كثيرا» (مجلسي، 1403، ج 78، ص 48).
و باز چه زيبا امام علي7 راز تفرقه و اختلاف امت را آشكارا بيان ميكند؛ آن حضرت ميفرمايد: «... الهُهُمُ واحد و نبيُّهم واحد، و كتابهُم واحد، اَفَاَمَرهم الله تعالي بالاختلاف فاطاعوه؟ ام نهاهم عنه فعَصَوهُ!؟، ام انزل اللّهُ ديناً ناقصاً فَاستعانَ بهم علي اتمامه...، ام انزل الله سبحانه ديناً تامّا فَقَصِّرَ الرّسول صلّي الله عليه و آله عن تبليغه و ادائه و الله سبحانه يقولُ: «ما فرّطنا في الكتاب من شيءٍ» «فيه تبيان كلّ شيءٍ»...» (نهجالبلاغه، خطبه 18).
وحدت اسلامي يكي از مهمترين ضرورتهاي تاريخي، اجتماعي و سياسي مسلمانان در جهت ايستادگي و پويايي و هويت امت اسلامي و از مهمترين عوامل عزت و پيروزي آنها در همه صحنههاست، و در مقابل، تفرقه و تشتت جز ذلت و پراكندگي و به هدر رفتن نيروهاي فكري و سرمايههاي انساني امت اسلامي ثمري نخواهد داشت.
دعوت به وحدت و يگانگي مسلمانان، و پرهيز از تفرقه، از دستورات قرآن و سيره نبي اكرم)ص) و اولياي دين است. قرآن كريم همه مسلمانان و پيروان خود را به اعتصام و وحدت و پرهيز از تفرقه فرا ميخواند؛ «وَ عْتَصمُوا بحَبْل للّه جَميعاً وَلاَ تَفَرِّقُوا» (آل عمران103/).
بنابراين اتحاد و انسجام امت اسلامي يك ضرورت و دستور قرآني و تفرقه يك عمل ناصواب و مفسد و زيانبار از نظر دين و عقل است: «وَلاَتَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ ريحُكُمْ»(انفال46/).
و كوشش براي وحدت و برادري، حركت در جهت رهنمودهاي الهي و اقتدا به سنّت پيامبر و اولياي دين است.
شكي نيست كه وحدت، هم به حكم عقل و هم به حكم قطعي شرع، ضرورت دارد و ايجاد اختلاف و يا دامن زدن به برخي مسايل اعتقادي كه در مرتبه بعداز توحيد و نبوت و معاد قرار دارد، هرگز نميتواند مجوز اختلاف باشد. پيروان شريعت محمدي)ص) هرگز نبايد از اين نكته غفلت نمايند كه يكي از اقدامات اساسي و برنامههاي پيامبر اكرم)ص) ايجاد وحدت و الفت و اخوت بين مسلمانان بوده است؛ «وَذْكُرُوا نعْمَةَ للّه عَلَيْكُمْ اذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَاَلِّفَ بَيْنَ قُلُوبكُمْ فَاَصْبَحْتُم بنعْمَته اخْوَاناً» (آلعمران103/).
در صدر اسلام پيامبر(ص) هرگز اجازه نميداد زمينه اختلاف و تشتت فكري و اجتماعي در بين امت اسلامي پيش بيايد. علي7 و ساير امامان شيعه نيز با محور قرار دادن قرآن و سنت نبوي(ص) مانع بروز اختلاف فكري و تشتت در پيكره امت اسلامي ميشدند. سيره امير مؤمنان در جهت حفظ وحدت جامعه اسلامي، ]كه با گذشت از حق مسلّم او همراه بود[ همواره بايد براي امت اسلامي سرمشق و عبرتآموز باشد. اولياي دين و پيشوايان معصوم شيعه نيز در طول تاريخ حيات ارزشمند خود همواره كوشيدهاند وحدت امت اسلامي بر قرار و پايدار باشد.
امام علي(ص)در اين مورد ميفرمايد: «امتهاي پيشين مادامي كه باهم اتحاد و وحدت داشتند، در حال پيشرفت و شكوفايي بودند، و به عزت و اقتدار دسته يافتند، خلافت و وراثت در زمين را به دست آوردند و رهبر و زمامدار جهان شدند»(نهج البلاغه، خطبه 5).
مطالعه در سيره امام علي7 نشان ميدهد كه هدف آن حضرت تنها حفظ اصل اسلام و وحدت بين عموم مسلمانان بود و در مسئله خلافت، كه اولين اختلافي بود كه در بين امت اسلامي به وجود آمد، علي7 با صبر و سكوت خود، اجازه نداد اين اختلاف، وحدت امت اسلامي را خدشه دار سازد.
علي7 ميفرمود: «انّي ادعوكم الي كتاب الله و سنّة نبيّه و حقن دماء هذه الامة... و ان ابيتم الاّ الفرقة و شقّ عصاهذه الامة فلن تزدادوا من الله الاّ بُعدا و لن يزداد الرّب عليكم الاّ سخطا»(پيشين).
در «معاني الاخبار» آمده است كه شخصي از علي7 در باره سنت و بدعت پرسيد، امام فرمود: «السنة ما سنّ رسول الله9 والبدعة ما احدث من بعده، و الجماعة اهل الحق و ان كانوا قليلاً و الفرقة اهل الباطل و ان كانوا كثيرا» (مجلسي، 1403، ج 78، ص 48).
و باز چه زيبا امام علي7 راز تفرقه و اختلاف امت را آشكارا بيان ميكند؛ آن حضرت ميفرمايد: «... الهُهُمُ واحد و نبيُّهم واحد، و كتابهُم واحد، اَفَاَمَرهم الله تعالي بالاختلاف فاطاعوه؟ ام نهاهم عنه فعَصَوهُ!؟، ام انزل اللّهُ ديناً ناقصاً فَاستعانَ بهم علي اتمامه...، ام انزل الله سبحانه ديناً تامّا فَقَصِّرَ الرّسول صلّي الله عليه و آله عن تبليغه و ادائه و الله سبحانه يقولُ: «ما فرّطنا في الكتاب من شيءٍ» «فيه تبيان كلّ شيءٍ»...» (نهجالبلاغه، خطبه 18).
۱۱۸
۲۰ فروردین ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.