مامان بُزرگَم آخر همه ی تلفن هایش می گفت:
مامان بُزرگَم آخر همهی تلفنهایش میگفت:
کاری نداشتم که!!!
زنگ زده بودم صداتون را بشنوم..
ما هم که جوان و جاهلْ،
چه میدانستیم صدا با دل ِ آدم ، چه می کند
کاری نداشتم که!!!
زنگ زده بودم صداتون را بشنوم..
ما هم که جوان و جاهلْ،
چه میدانستیم صدا با دل ِ آدم ، چه می کند
۵۴۳
۱۳ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.