part4
part4
-یاشا به نظرت این قشنگه؟
+تو که میگی نمیخوای بری خونه عمت پس چرا لباس میگیری؟
-شاید مجبور شدم برم ...نمیخوام پیش اون دختره افاده ای کم بیارم (منظورش دخترعمشه)
+اوووم قشنگه برو بپوشش
-باشه
رفتیم داخل مغازه ...فروشندش یه پسره سوسول بود،ازاون جوجه تیغی ها..😂 😂
پسره:سلام خوش اومدین
-سلام میشه اون لباس پشت ویترین رو برام بیارین؟
الان میارم..رفت سمت ویترین و لباس رو داد بهم
-ممنون
رفتم تو اتاق پروف(نمیدونم درست نوشتم یا نه)لباسم یه پیراهن کوتاه عروسکی صورتی بود که یقه و پایین دامنش گلدوزی های زیبایی داشت...
یاشا رو صدا زدم تا بیاد ببینه
یه چرخ زدم و گفتم چطوره؟؟
+واااای سرمه چه جیگری شدی....همین رو بگیر بریم...خیلی خوشگله
-باشه تو برو من الان میام
لباس رو دراوردم و دادم به پسره و پولش رو حساب کردم
-یاشا تو چیزی نمیخوای؟
+لوازم ارایش
-باشه منم میخوام
داشتیم تو پاساژ میگشتیم که دیدم یاشا با ارنجش میزنه به پهلوم
-اییییییی درد پهلوم سورررررراخ شد
رومو سمت یاشا کردم که دیدم داره به یه سمتی نگاه میکنه و اصن حواسش به من نیست
-هیییییی یاشا باتوام به چی نگاه میکنی؟
+واااااای سرمه....سپهرررررر
-چی؟؟؟؟؟سپهر؟؟؟؟
+اره سپهر رادمنش اینجاست
اون سمتی رو که یاشا نگاه میکرد ....نگاه کردم...دیدم کلی ادم دورش جمع شدن و دارن ازش امضا و عکس میگیرن ولی من کلا خوشم نمیاد از بازیگرا امضا بگیرم به خصوص این که بهش میخوره خیلیییی مغرور باشه...شاید هم من زیادی مغرورم...یاشا که بهم میگه این طوریم ولی خودم این طور فکر نمیکنم(وجدان:هستی دیگه ایییییش...من:تو خفههههه شو)
+وااای سرمه بیا باهاش عکس بگیریم...
-من نمیام خوشم نمیاد
+باشه نیا ...من میریم خیلی خری
-گمشوووو
یاشا رفت سمتش.....
*************************
ببخشید که این پارت رو دیر گزاشتم ...چطور بود؟؟
-یاشا به نظرت این قشنگه؟
+تو که میگی نمیخوای بری خونه عمت پس چرا لباس میگیری؟
-شاید مجبور شدم برم ...نمیخوام پیش اون دختره افاده ای کم بیارم (منظورش دخترعمشه)
+اوووم قشنگه برو بپوشش
-باشه
رفتیم داخل مغازه ...فروشندش یه پسره سوسول بود،ازاون جوجه تیغی ها..😂 😂
پسره:سلام خوش اومدین
-سلام میشه اون لباس پشت ویترین رو برام بیارین؟
الان میارم..رفت سمت ویترین و لباس رو داد بهم
-ممنون
رفتم تو اتاق پروف(نمیدونم درست نوشتم یا نه)لباسم یه پیراهن کوتاه عروسکی صورتی بود که یقه و پایین دامنش گلدوزی های زیبایی داشت...
یاشا رو صدا زدم تا بیاد ببینه
یه چرخ زدم و گفتم چطوره؟؟
+واااای سرمه چه جیگری شدی....همین رو بگیر بریم...خیلی خوشگله
-باشه تو برو من الان میام
لباس رو دراوردم و دادم به پسره و پولش رو حساب کردم
-یاشا تو چیزی نمیخوای؟
+لوازم ارایش
-باشه منم میخوام
داشتیم تو پاساژ میگشتیم که دیدم یاشا با ارنجش میزنه به پهلوم
-اییییییی درد پهلوم سورررررراخ شد
رومو سمت یاشا کردم که دیدم داره به یه سمتی نگاه میکنه و اصن حواسش به من نیست
-هیییییی یاشا باتوام به چی نگاه میکنی؟
+واااااای سرمه....سپهرررررر
-چی؟؟؟؟؟سپهر؟؟؟؟
+اره سپهر رادمنش اینجاست
اون سمتی رو که یاشا نگاه میکرد ....نگاه کردم...دیدم کلی ادم دورش جمع شدن و دارن ازش امضا و عکس میگیرن ولی من کلا خوشم نمیاد از بازیگرا امضا بگیرم به خصوص این که بهش میخوره خیلیییی مغرور باشه...شاید هم من زیادی مغرورم...یاشا که بهم میگه این طوریم ولی خودم این طور فکر نمیکنم(وجدان:هستی دیگه ایییییش...من:تو خفههههه شو)
+وااای سرمه بیا باهاش عکس بگیریم...
-من نمیام خوشم نمیاد
+باشه نیا ...من میریم خیلی خری
-گمشوووو
یاشا رفت سمتش.....
*************************
ببخشید که این پارت رو دیر گزاشتم ...چطور بود؟؟
۵.۵k
۱۶ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.