امشب از دفتر عمرم صفحاتی خواندم چوڹ بہ نام تو رسیدم لحظاتی ماندم همہ ے دفتر عمرم ورقی بیش نبود همہ در دفتر من حسرت دیدار تو بود شبتون بدون حسرت •°••
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.