«ان الاسلام محمدی الحدوث، حسینی البقاء»
«ان الاسلام محمدی الحدوث، حسینی البقاء»
حسین «ع » از من است و من از حسینم.حدیثی که رسول خدا «ص » فرموده است و در کتب حدیثی شیعه و اهل سنت آمده است، متن کامل آن چنین است: «حسین منی و انا من حسین احب الله من احب حسینا و ابغض الله من ابغض حسینا، حسین سبط من الاسباط، لعن الله قاتله » [1] اینگونه تعبیر (من از اویم و او از من است) نشانه وحدت کامل فکری، روحی، مرامی، جسمی و خط مشی است و رسول خدا «ص » نیم قرن پیش از حادثه کربلا، خواسته قیام و نهضت حسینی را تداوم راه خویش بداند و دشمنان سید الشهدا را که دست خود را به خون او آلودند، دشمنان و قاتلان خود به حساب آورد، چرا که خشم و رضا و جنگ و صلح و یاری یا جفا بر حسین «ع »، همسان با خشم و رضا و جنگ و صلح و یاری و جفا بر پیامبر خداست، چرا که این دو، یک جان در دو بدن و یک فکر و مرام، در دو زمانند. [2] این گونه بیان همبستگی کامل، ترسیم کننده خط صحیح حرکت اجتماعی و دینی و مبارزاتی و سیاسی در طول تاریخ است. چنین نیست که از هم بودن این دو حجت الهی، تنها پیوند جسمی و از نسل پیامبر بود حسین «ع » را بگوید، بلکه عمده ترین مفهوم، هم خطی آن دوست.
مفهوم بلند دیگری که در این حدیث نهفته، آن است که وجود پیامبر «ع » و آیین و مکتب او در وجود ابا عبدالله «ع » تداوم یافته است، آن هم نه تنها تداوم جسمی، بلکه نگهبان دین پیامبر «ص »، امام حسین است و قیام و شهادت او سبب بقای دین رسول خداست.سخن، تنها بار عاطفی ندارد، بلکه بیانگر یک حقیقت اجتماعی و تاریخی است.
اگر که دین مصطفی هنوز در جهان به پاست
از آن سر بریده تو هست و از نوای تو
احیاگر دین پیامبر، نهضت حسینی بود.خود ابا عبدالله «ع » در خطبه ای که فلسفه و قیام خویش را بیان کرد، اشاره فرمود که هدف، حرکت در مسیر سیره پیامبر و علی «ع » و امر به معروف و نهی از منکر است و اینگونه است که انحرافها زدوده شده و دین استوار و پا بر جامی ماند.اینکه فرمودند: «ان الاسلام محمدی الحدوث، حسینی البقاء» اشاره به همین احیاگری دین پیامبر در سایه قیام عاشوراست، یعنی پیدایش اسلام، محمدی است و بقای آن، حسینی!
گر جز به کشتنم نشود دین حق بلند
ای تیغها، بیایید بر فرق من فرود
این نکته در شعری که از زبان حسین بن علی «ع » سروده شده است (و حدیث و شعرامام نیست) اینگونه مطرح شده است:
ان کان دین محمد لم یستقم
الا بقتلی یا سیوف خذینی [3] .
اگر دین محمد «ص » جز با کشته شدن من استوار نمی شود، پس ای شمشیرها مرا دریابید!به تعبیر امام خمینی «ره »: «با زنده نگه داشتن او اسلام زنده می شود. «انا من حسین »، که روایت شده است که پیغمبر فرموده است، این معنایش، معنا این است که حسین مال من است، و من هم از او زنده می شوم.» [4] .
پاورقی
[1] احقاق الحق، قاضی نور الله تستری، ج 11 ص 265، بحار الانوار، ج 43 ص 261، تاریخ الاسلام، ذهبی، ج 5، ص97.
[2] به مقاله ارزشمند «حسین منی و انا من حسین» از: محمد باقر بهبودی در «یادنامه علامه امینی»، مقاله چهاردهم، ص 305 مراجعه کنید.
[3] این شعر، بیتی از قصیده بلند شاعر و خطیب کربلایی، مرحوم شیخ محسن ابو الحب (م 1305) است و آنچه مشهور است که از سرودههای سید الشهداست، بی اصل است.ر.ک: «تراث کربلا»، سلمان هادی طعمه، ص 86.
[4] صحیفه نور، ج 13 ص 158.
حسین «ع » از من است و من از حسینم.حدیثی که رسول خدا «ص » فرموده است و در کتب حدیثی شیعه و اهل سنت آمده است، متن کامل آن چنین است: «حسین منی و انا من حسین احب الله من احب حسینا و ابغض الله من ابغض حسینا، حسین سبط من الاسباط، لعن الله قاتله » [1] اینگونه تعبیر (من از اویم و او از من است) نشانه وحدت کامل فکری، روحی، مرامی، جسمی و خط مشی است و رسول خدا «ص » نیم قرن پیش از حادثه کربلا، خواسته قیام و نهضت حسینی را تداوم راه خویش بداند و دشمنان سید الشهدا را که دست خود را به خون او آلودند، دشمنان و قاتلان خود به حساب آورد، چرا که خشم و رضا و جنگ و صلح و یاری یا جفا بر حسین «ع »، همسان با خشم و رضا و جنگ و صلح و یاری و جفا بر پیامبر خداست، چرا که این دو، یک جان در دو بدن و یک فکر و مرام، در دو زمانند. [2] این گونه بیان همبستگی کامل، ترسیم کننده خط صحیح حرکت اجتماعی و دینی و مبارزاتی و سیاسی در طول تاریخ است. چنین نیست که از هم بودن این دو حجت الهی، تنها پیوند جسمی و از نسل پیامبر بود حسین «ع » را بگوید، بلکه عمده ترین مفهوم، هم خطی آن دوست.
مفهوم بلند دیگری که در این حدیث نهفته، آن است که وجود پیامبر «ع » و آیین و مکتب او در وجود ابا عبدالله «ع » تداوم یافته است، آن هم نه تنها تداوم جسمی، بلکه نگهبان دین پیامبر «ص »، امام حسین است و قیام و شهادت او سبب بقای دین رسول خداست.سخن، تنها بار عاطفی ندارد، بلکه بیانگر یک حقیقت اجتماعی و تاریخی است.
اگر که دین مصطفی هنوز در جهان به پاست
از آن سر بریده تو هست و از نوای تو
احیاگر دین پیامبر، نهضت حسینی بود.خود ابا عبدالله «ع » در خطبه ای که فلسفه و قیام خویش را بیان کرد، اشاره فرمود که هدف، حرکت در مسیر سیره پیامبر و علی «ع » و امر به معروف و نهی از منکر است و اینگونه است که انحرافها زدوده شده و دین استوار و پا بر جامی ماند.اینکه فرمودند: «ان الاسلام محمدی الحدوث، حسینی البقاء» اشاره به همین احیاگری دین پیامبر در سایه قیام عاشوراست، یعنی پیدایش اسلام، محمدی است و بقای آن، حسینی!
گر جز به کشتنم نشود دین حق بلند
ای تیغها، بیایید بر فرق من فرود
این نکته در شعری که از زبان حسین بن علی «ع » سروده شده است (و حدیث و شعرامام نیست) اینگونه مطرح شده است:
ان کان دین محمد لم یستقم
الا بقتلی یا سیوف خذینی [3] .
اگر دین محمد «ص » جز با کشته شدن من استوار نمی شود، پس ای شمشیرها مرا دریابید!به تعبیر امام خمینی «ره »: «با زنده نگه داشتن او اسلام زنده می شود. «انا من حسین »، که روایت شده است که پیغمبر فرموده است، این معنایش، معنا این است که حسین مال من است، و من هم از او زنده می شوم.» [4] .
پاورقی
[1] احقاق الحق، قاضی نور الله تستری، ج 11 ص 265، بحار الانوار، ج 43 ص 261، تاریخ الاسلام، ذهبی، ج 5، ص97.
[2] به مقاله ارزشمند «حسین منی و انا من حسین» از: محمد باقر بهبودی در «یادنامه علامه امینی»، مقاله چهاردهم، ص 305 مراجعه کنید.
[3] این شعر، بیتی از قصیده بلند شاعر و خطیب کربلایی، مرحوم شیخ محسن ابو الحب (م 1305) است و آنچه مشهور است که از سرودههای سید الشهداست، بی اصل است.ر.ک: «تراث کربلا»، سلمان هادی طعمه، ص 86.
[4] صحیفه نور، ج 13 ص 158.
۵.۲k
۰۹ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.