:
:
به همین سوی چراغ قسم
یک روز لم میدهم به همین پشتی های یادگاری مادر بزرگ...
سر تا پایت را وجب میزنم وقتی
حواست نیست و چای دم میکنی برایم!
زیر لب میگویم ای درد و بلایت...
میپرسی آقا
چیزی گفتید...
میگویم نه! نه!
خانم...
بیا بنشین،آمدیم یک عمر تماشایت کنیم
شما هم که فقط توی آشپزخانه بودی!
به همین سوی چراغ قسم
یک روز لم میدهم به همین پشتی های یادگاری مادر بزرگ...
سر تا پایت را وجب میزنم وقتی
حواست نیست و چای دم میکنی برایم!
زیر لب میگویم ای درد و بلایت...
میپرسی آقا
چیزی گفتید...
میگویم نه! نه!
خانم...
بیا بنشین،آمدیم یک عمر تماشایت کنیم
شما هم که فقط توی آشپزخانه بودی!
۵۷۳
۱۶ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.