چشمهای تو را میشناسم ….نه از نزدیک …بلکه از ارتفاعی که هم
چشمهای تو را میشناسم ….نه از نزدیک …بلکه از ارتفاعی که همیشه تو در راه کفش هایم سبز میکرد …ارتفاعی به اندازه سقوط یک اسکناسبه خیرگی تو در زل زدنم میان نداشتنهایت …
به تو که کوتاه قد ترین قلمداد میشوی
از بس که همه را از پایین نگاه میکنی …
به کیف مدرسه ام …
که کیفش را تلو تلو میخوری … مدرسه اش را که هیچ
به تو که در اوج کودکی
کارتن ها را ندیده میخوابی …در وسط خیابان ها
و آدم به آدم زمزمه میکنی …
هی لعنتی ؟
فقر مرا وزن میکنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به تو که کوتاه قد ترین قلمداد میشوی
از بس که همه را از پایین نگاه میکنی …
به کیف مدرسه ام …
که کیفش را تلو تلو میخوری … مدرسه اش را که هیچ
به تو که در اوج کودکی
کارتن ها را ندیده میخوابی …در وسط خیابان ها
و آدم به آدم زمزمه میکنی …
هی لعنتی ؟
فقر مرا وزن میکنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
۵۸۰
۳۰ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.