بِبین از توی حیاط صِدام میکنن.
بِبین از توی حیاط صِدام میکنن.
میبینی نبودنت ریخته کَفِ حیاط،هرچی جارو میکشم با بَرگای زَرد چسبیده کَفِ حیاط.
تُ اصلا حالیت میشه حالا کِ نیستی پاییز میآد گونی گونی دلِتنگی از زیر زَمینِ خونه ما برمیداره و میبره.
تُ نیستی چِ میدونی خوشبختی یِ مریضه و نشسته رویِ ویلچر ته حیاط و از اونجا تکون نمیخوره.
تُ نیستی و هَر بار کِ منو صِدا میزنه ،تا میگم جانَم یادش میره منو واسه چی صِدا کرده.
دکترا میگن فراموشیش دیگه خوب نمیشه،تُ چی میفهمی چِ دردی داره خوشبختی صِدات بزنه بگی جانَم باز خیره بشه بِ درختا ،نبودنت بریزه کَفِ حیاط و یادش نیاد چی کارت داشته.
اصلا تُ میدونی درختا چَند بار باید یِ برگو از دست بِدن تا دوباره سَبز بشن؟
اصلا تُ چِ میدونی دِرخت بودن یَعنی چی؟
تُ چِ میفهمی باید چَند بار از دستت بدم تا بشه فَراموشت کُنم؟
باید چَند بار از دستت بدم تا بشه فَراموشت کنم؟
میبینی نبودنت ریخته کَفِ حیاط،هرچی جارو میکشم با بَرگای زَرد چسبیده کَفِ حیاط.
تُ اصلا حالیت میشه حالا کِ نیستی پاییز میآد گونی گونی دلِتنگی از زیر زَمینِ خونه ما برمیداره و میبره.
تُ نیستی چِ میدونی خوشبختی یِ مریضه و نشسته رویِ ویلچر ته حیاط و از اونجا تکون نمیخوره.
تُ نیستی و هَر بار کِ منو صِدا میزنه ،تا میگم جانَم یادش میره منو واسه چی صِدا کرده.
دکترا میگن فراموشیش دیگه خوب نمیشه،تُ چی میفهمی چِ دردی داره خوشبختی صِدات بزنه بگی جانَم باز خیره بشه بِ درختا ،نبودنت بریزه کَفِ حیاط و یادش نیاد چی کارت داشته.
اصلا تُ میدونی درختا چَند بار باید یِ برگو از دست بِدن تا دوباره سَبز بشن؟
اصلا تُ چِ میدونی دِرخت بودن یَعنی چی؟
تُ چِ میفهمی باید چَند بار از دستت بدم تا بشه فَراموشت کُنم؟
باید چَند بار از دستت بدم تا بشه فَراموشت کنم؟
۱.۵k
۰۹ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.