بزن گیتار که غم دارم
بزن گیتار که غم دارم
تب دستاشو کم دارم
بخون این قصه ی تلخی...که واسه هر شبم دارم
بزن گیتار به یاد اون...که دنیامو پر از غم کرد
به یاد اون که خود خواهیش منو با غصه هم دم کرد
بزن گیتار به یاد اون که چشمم از غمش خیسه
که دستام از نگاش هر بار یه درد تازه مینویسه
بزن گیتار که غمگینم
یه دم آروم نمیگیرم.....
تب دستاشو کم دارم
بخون این قصه ی تلخی...که واسه هر شبم دارم
بزن گیتار به یاد اون...که دنیامو پر از غم کرد
به یاد اون که خود خواهیش منو با غصه هم دم کرد
بزن گیتار به یاد اون که چشمم از غمش خیسه
که دستام از نگاش هر بار یه درد تازه مینویسه
بزن گیتار که غمگینم
یه دم آروم نمیگیرم.....
۷۱۴
۱۷ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.