سنش بیشتر از نه سال نبود
سنش بیشتر از نه سال نبود
اما غم تو صورتش به اندازه یه مرد مسن بود
ااشغال جمع میکرد و میریخت تو کیسه گونی
از صبح تونسته بود کلی بازیافت جمع کنه
بهش گفتم خسته نمیشی؟
گفت :چشم خونوادم منتظر برگشتنمه
واسه همین حوصله خستگی رو ندارم
اخه من مرد خونم
راه گلوم بسته شد
مرد خونه
زمانه نامرد چه زود از تو مرد ساخته
اما غم تو صورتش به اندازه یه مرد مسن بود
ااشغال جمع میکرد و میریخت تو کیسه گونی
از صبح تونسته بود کلی بازیافت جمع کنه
بهش گفتم خسته نمیشی؟
گفت :چشم خونوادم منتظر برگشتنمه
واسه همین حوصله خستگی رو ندارم
اخه من مرد خونم
راه گلوم بسته شد
مرد خونه
زمانه نامرد چه زود از تو مرد ساخته
۲.۲k
۱۱ خرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.