طرفداراش
طرفداراش
روزی روزگاری نوزادی آماده بود تا به دنیا بیایید پس آن روز از خدا پرسید: "اونها به من می گن که من فردا به زمین فرستاده می شوم اما من چگونه زندگی خواهم کرد. من خیلی کوچک و بیچاره هستم."
- درمیان فرشته های بیشمار من یکی را برایت انتخاب کردم و منتظرت است و از تو مراقبت می کند.
- اما به من بگو اینجا در بهشت من هیچ کاری انجام نمی دهم اما سرود و نغمه و لبخند برای من کافی است تا شاد باشم.
- فرشته تو برای تو آواز خواهد خواند و تو هرروز لبخند خواهی زد و توعشق فرشته ات را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.
- و من چگونه می تونم بفهمم زبان افرادی که با من حرف می زنند ؟من هیچ یک از زبانهای انسانها را نمی دانم!
- فرشته تو به تو کلمات شیرین و زیبا را می گوید و تو با صبر علاقه آنها را خواهی شنید! فرشته تو، به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی .
- و من چکار باید کنم وقتی می خواهم با تو صحبت کنم؟
- فرشته تو دستهای تو را کنار هم می گذارد و بتو یاد می دهد که چطور دعا کنی.
- من در مورد انسانهای بد روی زمین شنیده ام چه کسی از من محافظت می کند؟
- فرشته تو از تو دفاع خواهد کرد وقتی خطری تو را در زندگی تهدید کند .
- اما من همیشه ناراحتم چون دیگر تو را نخواهم دید.
- فرشته تو با تو در باره من صحبت می کند و به تو آموزش می دهد . راهی را که به سمت من باز گردی با وجود این من همیشه در کنارت هستم !
در آن لحظه صلح و آرامشی در بهشت بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد و نوزاد در حالیکه عجله داشت به آرامی پرسید: "اوه پروردگار یزدان اگر من الان دارم اینجا را ترک می کنم لطفا نام فرشته را به من بگو!"
-"نام فرشته تو زیاد مهم نیست !تو فرشته ات را مامان صدا خواهی کرد!"
روزی روزگاری نوزادی آماده بود تا به دنیا بیایید پس آن روز از خدا پرسید: "اونها به من می گن که من فردا به زمین فرستاده می شوم اما من چگونه زندگی خواهم کرد. من خیلی کوچک و بیچاره هستم."
- درمیان فرشته های بیشمار من یکی را برایت انتخاب کردم و منتظرت است و از تو مراقبت می کند.
- اما به من بگو اینجا در بهشت من هیچ کاری انجام نمی دهم اما سرود و نغمه و لبخند برای من کافی است تا شاد باشم.
- فرشته تو برای تو آواز خواهد خواند و تو هرروز لبخند خواهی زد و توعشق فرشته ات را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.
- و من چگونه می تونم بفهمم زبان افرادی که با من حرف می زنند ؟من هیچ یک از زبانهای انسانها را نمی دانم!
- فرشته تو به تو کلمات شیرین و زیبا را می گوید و تو با صبر علاقه آنها را خواهی شنید! فرشته تو، به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی .
- و من چکار باید کنم وقتی می خواهم با تو صحبت کنم؟
- فرشته تو دستهای تو را کنار هم می گذارد و بتو یاد می دهد که چطور دعا کنی.
- من در مورد انسانهای بد روی زمین شنیده ام چه کسی از من محافظت می کند؟
- فرشته تو از تو دفاع خواهد کرد وقتی خطری تو را در زندگی تهدید کند .
- اما من همیشه ناراحتم چون دیگر تو را نخواهم دید.
- فرشته تو با تو در باره من صحبت می کند و به تو آموزش می دهد . راهی را که به سمت من باز گردی با وجود این من همیشه در کنارت هستم !
در آن لحظه صلح و آرامشی در بهشت بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد و نوزاد در حالیکه عجله داشت به آرامی پرسید: "اوه پروردگار یزدان اگر من الان دارم اینجا را ترک می کنم لطفا نام فرشته را به من بگو!"
-"نام فرشته تو زیاد مهم نیست !تو فرشته ات را مامان صدا خواهی کرد!"
۵.۹k
۱۹ خرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.