ادامه مطلب پست قبل 👉
ادامه مطلب پست قبل 👉
کمبود غذا، دارو، انرژی و شغل، بخشی از مشکل اقتصادی فعلی ونزوئلاست. بحران اقتصادی البته در این کشور تازگی ندارد، در دو دهه گذشته ونزوئلا یک بار در ۱۹۹۴ و بار دیگر در سال های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ درگیر بحرانهای مالی و بانکی بوده است؛ اما بحران اخیر ، احتمالا یکی از بدترین بحرانهای اقتصاد سوسیالستی در دوران معاصر است و البته آنگونه که برخی توصیف میکنند “تازهترین دیکتاتوری آمریکای جنوبی.”
در آغاز افزایش قیمت نفت در دهه اول بعد از سال ۲۰۰۰ ونزوئلا سیاستهای اقتصاد عدالتی را در پیش گرفت که بر مبنای آن توزیع عمومی غذای ارزان، خدمات بهداشتی ارزان و حتی مجانی و ثابت نگهداشتن قیمتها به افزایش محبویت جریانی به رهبری هوگو چاوز و رسیدنش به ریاستجمهوری منجر شد. ماه عسل تا زمانی که قیمت نفت بالا بود ادامه داشت، چاوز حدود ۱۹ هزار نفر از کارکنان صنعت نفت این کشور که تامینکننده اصلی در آمد آن است اخراج کرد و شغل آنها را به کسانی داد که به نظرش “تعهد” بیشتری به دیدگاه حاکم داشتند. بعد از آن راه را برای سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ نفتی در تولید نفت گرانقیمت “شیل” در این کشور باز کرد؛ اما در عمل، در ضررهای احتمالی هم سهم بیشتر متوجه طرف داخلی میشد. با این روند، چند مدتی کشور به گونهای اداره شد که حتی سازمان ملل ونزوئلا را در ردیف کشورهایی که شاخص توسعه انسانیشان با سرعت رو به پیشرفت است قرار داد، اما در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد.
حتی پیش از مرگ چاوز هم روشن بود که با کاهش قیمت نفت، کشوری که تمام درآمدهایش از فروش نفت تامین میشود و سیستم ادارهاش دچار فساد است، در آستانه بحران قرار دارد، مرگ چاوز اوضاع را بدتر هم کرد. رییسجمهور بعدی، نیکولاس مادرو، وارث دولتی شد که همه جور مشکلی داشت؛ از بحران بیکاری گرفته تا کمبود دارو و غذا و فساد دولتی، با این حال، او وعده جنگ اقتصادی با اسعتمار را داد و گفت که اصلاحات سیاسی را در پیش میگیرد تا دست قدرتمندان فاسد را از منابع عمومی کوتاه کند.
نظرسنجی مشترک سه دانشگاه بزرگ ونزوئلا نشان میدهد که ۹۳ درصد از مردم این کشور در سال گذشته پول برای خرید غذای کافی نداشتهاند و مساله را با کمکردن تعداد وعدههای غذایی و کمکردن حجم غذایشان کنترل کردهاند. کنترل تامین مواد غذایی در کشور به دست نیروهای نظامی افتاده است. در ونزوئلا بحران نان بروز کرده است که از زمان هجوم مهاجران به این کشور در ۲۵ سال پیش بیسابقه بوده است، معاون رییسجمهور مادورو از نانواییها خواسته است که ۹۰ درصد آرد موجود در انبارشان را نان بپزند؛ در حالی که تعدادی از نانواییها ناچار شدهادند به دلیل نبود آرد مغازهها را تعطیل کنند.
مردمی که نمیتوانند به اندازه کافی غذا برای خوردن پیدا کنند، از ایستادن در صفهای طولانی برای تقریبا همه اقلام مصرفی خسته شدهاند. ماههاست که در خیابانها دست به تظاهرات می زنند، بحران اجتماعی که با سلسلهای از تظاهرات دانشجویان آغاز شد در خیابانهای پایتخت ونزوئلا و چند شهر بزرگ دیگر ادامه داشته است، در برخی از این تظاهرات تیراندازی شده و تعدادی از متعرضان جان خود را از دست دادهاند، تعداد کشتهها تا کنون از بیست و پنج نفر بیشتر شده است، دست کم چهار نفر از این کشتهها نوجوان بودهاند، علاوه بر این بیش از ۱۵۰۰ نفر تا به حال دستگیر شدهاند؛ در حالی که معترضان خواهان برگزاری انتخابات زودهنگام، کنارهگیری مادورو، فراهمشدن کمکهای انساندوستانه، آزادی زندانیان سیاسی و امنیت اجتماعی هستند، روزنامهنگاران در ماههای گذشته از طرف دولت تحت فشار قرار گرفتهاند و تهدیدات و بازداشتهای چندساعته و گاهی طولانیتر را تجربه کردهاند.
نرخ تورم در ونزوئلا از ۵۰۰ درصد بیشتر شده است. رییسجمهور میخواهد قانون اساسی را تغییر دهد، مجلس را از مخالفان خالی کند و به جنگ اقتصادی با استعمارگران برود. رییس جمهور معتقد است معترضان میخواهند قدرت را به کودتاچیانی که در سال ۲۰۰۲ علیه دولت اقدام کرده بودند بازگردانند، درست در روزی که تظاهرات در مرکز ونزوئلا سه کشته به همراه داشت و معترضان در خیابان میخواستند مادرو قدرت را ترک کند او در یک گردهمآیی در میان طرفدارانش که لباس قرمز، نشان انقلابی این کشور را به تن داشتند گفت: “معترضان ضد مسیح هستند و مردم همراه دولت ایستادهاند و هر روز بیش از قبل از دولت حمایت میکنند.” رییسجمهور بعد از این اظهارات با آهنگی که پخش میشد به رقص پرداخت.
پ.ن. : با روحانی شاید مثل سوئیس و آلمان نشویم اما قطعا با ائتلاف رئیسی و قالیباف تبدیل به ونزوئلا میشدیم
کمبود غذا، دارو، انرژی و شغل، بخشی از مشکل اقتصادی فعلی ونزوئلاست. بحران اقتصادی البته در این کشور تازگی ندارد، در دو دهه گذشته ونزوئلا یک بار در ۱۹۹۴ و بار دیگر در سال های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ درگیر بحرانهای مالی و بانکی بوده است؛ اما بحران اخیر ، احتمالا یکی از بدترین بحرانهای اقتصاد سوسیالستی در دوران معاصر است و البته آنگونه که برخی توصیف میکنند “تازهترین دیکتاتوری آمریکای جنوبی.”
در آغاز افزایش قیمت نفت در دهه اول بعد از سال ۲۰۰۰ ونزوئلا سیاستهای اقتصاد عدالتی را در پیش گرفت که بر مبنای آن توزیع عمومی غذای ارزان، خدمات بهداشتی ارزان و حتی مجانی و ثابت نگهداشتن قیمتها به افزایش محبویت جریانی به رهبری هوگو چاوز و رسیدنش به ریاستجمهوری منجر شد. ماه عسل تا زمانی که قیمت نفت بالا بود ادامه داشت، چاوز حدود ۱۹ هزار نفر از کارکنان صنعت نفت این کشور که تامینکننده اصلی در آمد آن است اخراج کرد و شغل آنها را به کسانی داد که به نظرش “تعهد” بیشتری به دیدگاه حاکم داشتند. بعد از آن راه را برای سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ نفتی در تولید نفت گرانقیمت “شیل” در این کشور باز کرد؛ اما در عمل، در ضررهای احتمالی هم سهم بیشتر متوجه طرف داخلی میشد. با این روند، چند مدتی کشور به گونهای اداره شد که حتی سازمان ملل ونزوئلا را در ردیف کشورهایی که شاخص توسعه انسانیشان با سرعت رو به پیشرفت است قرار داد، اما در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد.
حتی پیش از مرگ چاوز هم روشن بود که با کاهش قیمت نفت، کشوری که تمام درآمدهایش از فروش نفت تامین میشود و سیستم ادارهاش دچار فساد است، در آستانه بحران قرار دارد، مرگ چاوز اوضاع را بدتر هم کرد. رییسجمهور بعدی، نیکولاس مادرو، وارث دولتی شد که همه جور مشکلی داشت؛ از بحران بیکاری گرفته تا کمبود دارو و غذا و فساد دولتی، با این حال، او وعده جنگ اقتصادی با اسعتمار را داد و گفت که اصلاحات سیاسی را در پیش میگیرد تا دست قدرتمندان فاسد را از منابع عمومی کوتاه کند.
نظرسنجی مشترک سه دانشگاه بزرگ ونزوئلا نشان میدهد که ۹۳ درصد از مردم این کشور در سال گذشته پول برای خرید غذای کافی نداشتهاند و مساله را با کمکردن تعداد وعدههای غذایی و کمکردن حجم غذایشان کنترل کردهاند. کنترل تامین مواد غذایی در کشور به دست نیروهای نظامی افتاده است. در ونزوئلا بحران نان بروز کرده است که از زمان هجوم مهاجران به این کشور در ۲۵ سال پیش بیسابقه بوده است، معاون رییسجمهور مادورو از نانواییها خواسته است که ۹۰ درصد آرد موجود در انبارشان را نان بپزند؛ در حالی که تعدادی از نانواییها ناچار شدهادند به دلیل نبود آرد مغازهها را تعطیل کنند.
مردمی که نمیتوانند به اندازه کافی غذا برای خوردن پیدا کنند، از ایستادن در صفهای طولانی برای تقریبا همه اقلام مصرفی خسته شدهاند. ماههاست که در خیابانها دست به تظاهرات می زنند، بحران اجتماعی که با سلسلهای از تظاهرات دانشجویان آغاز شد در خیابانهای پایتخت ونزوئلا و چند شهر بزرگ دیگر ادامه داشته است، در برخی از این تظاهرات تیراندازی شده و تعدادی از متعرضان جان خود را از دست دادهاند، تعداد کشتهها تا کنون از بیست و پنج نفر بیشتر شده است، دست کم چهار نفر از این کشتهها نوجوان بودهاند، علاوه بر این بیش از ۱۵۰۰ نفر تا به حال دستگیر شدهاند؛ در حالی که معترضان خواهان برگزاری انتخابات زودهنگام، کنارهگیری مادورو، فراهمشدن کمکهای انساندوستانه، آزادی زندانیان سیاسی و امنیت اجتماعی هستند، روزنامهنگاران در ماههای گذشته از طرف دولت تحت فشار قرار گرفتهاند و تهدیدات و بازداشتهای چندساعته و گاهی طولانیتر را تجربه کردهاند.
نرخ تورم در ونزوئلا از ۵۰۰ درصد بیشتر شده است. رییسجمهور میخواهد قانون اساسی را تغییر دهد، مجلس را از مخالفان خالی کند و به جنگ اقتصادی با استعمارگران برود. رییس جمهور معتقد است معترضان میخواهند قدرت را به کودتاچیانی که در سال ۲۰۰۲ علیه دولت اقدام کرده بودند بازگردانند، درست در روزی که تظاهرات در مرکز ونزوئلا سه کشته به همراه داشت و معترضان در خیابان میخواستند مادرو قدرت را ترک کند او در یک گردهمآیی در میان طرفدارانش که لباس قرمز، نشان انقلابی این کشور را به تن داشتند گفت: “معترضان ضد مسیح هستند و مردم همراه دولت ایستادهاند و هر روز بیش از قبل از دولت حمایت میکنند.” رییسجمهور بعد از این اظهارات با آهنگی که پخش میشد به رقص پرداخت.
پ.ن. : با روحانی شاید مثل سوئیس و آلمان نشویم اما قطعا با ائتلاف رئیسی و قالیباف تبدیل به ونزوئلا میشدیم
۲.۳k
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.