فراموشی مسخره ترین و بیهوده ترین کاریه که تو

فراموشی مسخره‌ترین و بیهوده‌ترین کاریه که تو
طول تاریخ آدم‌ها سعی کردن انجامش
بدن، درست از لحظه‌ای کــه "تصمیم می‌گیری"
کسی یا چیزی رو فراموش کنی شب طولانی ‌تر
می‌شه و خورشید راهش رو گم می‌کنه، از
ساختمون‌های متروک شهر «صدای موسیقی»
می‌پیچه توی گوشِت، جلو آیینه کـه می‌ری، توی
سیاهی چشمات یه نفر تمام قد بهت زل زده
تمام خیابون‌های شهر پُر میشه از باهم بودن‌ها
از نیمکت‌های خالی، از بی‌رحمی و بوی عطر..
کافیه تصمیم بگیری چیزی یا کسی رو
فراموش کنی! تمام کائنات، جلوت وایمیستن که
بهت بفهمونن ذهن و دل آدم شاید 'سطل زباله'
داشته باشه اما درِ خروجی نداره..