داغ دیدیم؛ ولی خاطرِمان آسودَه ست
داغ دیدیم؛ ولی خاطرِمان آسودَه ست
تنِ ما بیشتر از پیر شدن؛ فرسودَه ست
راهِ درمانِ دلِ خون شده دلجویی نیست
آب دادن به گُلِ خشک شده؛ بیهودَه ست
بَخت؛ یارِ تو شد وُ سوخت دلِ ما؛ اما
این پدرسوخته هم سفره ی ما هم بوده ست...!
سعید صاحب علم
تنِ ما بیشتر از پیر شدن؛ فرسودَه ست
راهِ درمانِ دلِ خون شده دلجویی نیست
آب دادن به گُلِ خشک شده؛ بیهودَه ست
بَخت؛ یارِ تو شد وُ سوخت دلِ ما؛ اما
این پدرسوخته هم سفره ی ما هم بوده ست...!
سعید صاحب علم
۱۸۷
۲۸ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.