یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست....
یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست....
عشق ان شب مست مستش کرده بود فارق ار جام الستش کرده بود....
سجده ای زد بر لب در گاه او پر زلیلا شد دل پر اه او ...
گفت یارب از چه خارم کرده ای بر سلیب عشق عارم کرده ای..
جام لیلا را به دستم داده ای بعد در این بازی شکستم داده ای..
خستم زین عشق دل خونم نکن من که مجنونم تو مجنون ترم نکن...
عشق ان شب مست مستش کرده بود فارق ار جام الستش کرده بود....
سجده ای زد بر لب در گاه او پر زلیلا شد دل پر اه او ...
گفت یارب از چه خارم کرده ای بر سلیب عشق عارم کرده ای..
جام لیلا را به دستم داده ای بعد در این بازی شکستم داده ای..
خستم زین عشق دل خونم نکن من که مجنونم تو مجنون ترم نکن...
۱.۶k
۲۱ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.