باید که پنهانت کنم
باید که پنهانت کنم
در لحظه ی پیدا شدن
بندی از این جانت کنم
در نوبت رسوا شدن
باید که پروازم شوی
نعره ی آوازم شوی
در سایه ی آفتابیم
بر ظلمت مهتابیم
نقطه ی پرگارم شوی
کم نه که بسیارم شوی
ای عشق طلوع کن در شبم
یخ بسته از تاب و تبم
بشکاف بغض سینه را
آتش بزن آینه را
از نو مرا بیدار کن
آتش بزن بیمار کن #شهزاد
در لحظه ی پیدا شدن
بندی از این جانت کنم
در نوبت رسوا شدن
باید که پروازم شوی
نعره ی آوازم شوی
در سایه ی آفتابیم
بر ظلمت مهتابیم
نقطه ی پرگارم شوی
کم نه که بسیارم شوی
ای عشق طلوع کن در شبم
یخ بسته از تاب و تبم
بشکاف بغض سینه را
آتش بزن آینه را
از نو مرا بیدار کن
آتش بزن بیمار کن #شهزاد
۸۳۶
۰۳ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.