بیاور شانـه هایت را کـه آشفتــه سـر آوردم
بیاور شانـه هایت را کـه آشفتــه سـر آوردم
به فریادم برس با خود دلی غم پرور آوردم
نمیدانم کــه میدانی چــه بی اندازه دلتنگم
دلی مجنون تر از مجنون از آنهم بدتر آوردم
به شدت دوست میدارم به جانم زخم عشقت را
به دستان خــودم آری برایت خنجــر آوردم
نباشی بی تو این دنیا برایم پوچ و بی معنی ست
تمــام آرزوهـــا را به سینــه پــرپــر آوردم
نمیدانی چه دلگیرم از این دنیای پر نیرنگ
شقــایقهای دلخــون در عــزای بـــاور آوردم
از آنروزی که فهمیدم ،شنیدم، عاشقم هستی
ندانستی که من از شادمـــانی پر در آوردم
ندارم هیچ در دستم به غیر از این دل عاشق
ولی پشت سرم با خود ، دعای مادر آوردم
مرا ترکم مکن هرگز بمان سنگ صبور من
برای التماس امشب ببین چشم تر آوردم
به فریادم برس با خود دلی غم پرور آوردم
نمیدانم کــه میدانی چــه بی اندازه دلتنگم
دلی مجنون تر از مجنون از آنهم بدتر آوردم
به شدت دوست میدارم به جانم زخم عشقت را
به دستان خــودم آری برایت خنجــر آوردم
نباشی بی تو این دنیا برایم پوچ و بی معنی ست
تمــام آرزوهـــا را به سینــه پــرپــر آوردم
نمیدانی چه دلگیرم از این دنیای پر نیرنگ
شقــایقهای دلخــون در عــزای بـــاور آوردم
از آنروزی که فهمیدم ،شنیدم، عاشقم هستی
ندانستی که من از شادمـــانی پر در آوردم
ندارم هیچ در دستم به غیر از این دل عاشق
ولی پشت سرم با خود ، دعای مادر آوردم
مرا ترکم مکن هرگز بمان سنگ صبور من
برای التماس امشب ببین چشم تر آوردم
۱.۱k
۰۱ مهر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.