آمدم تا خانه ات ، در را به رویم باز کن
آمدم تا خانه ات ، در را به رویم باز کن
تا ببوسم شانه ات در را به رویم باز کن
شمع شبها بوده ای،بعدازتو، پَـرپَـر آمدم
سوخت این پروانهات دررا بهرویم بازکن
دائم از ابرخیالت چشم من بارانی است
خیس شددیوانه ات،دررا به رویم باز کن
ازنبودت بیستون ماندهست سقف ِ آرزو
گشته ام ویرانه ات در را به رویم باز کن
غنچه ای خشکیده ام محتاج بارانت شدم
دورم از پیمانه ات در را به رویم باز کن
باغبانی کرده ای یک عمر احساس ِ مرا
آمده ریحانه ات ، در را به رویم باز کن
تا ببوسم شانه ات در را به رویم باز کن
شمع شبها بوده ای،بعدازتو، پَـرپَـر آمدم
سوخت این پروانهات دررا بهرویم بازکن
دائم از ابرخیالت چشم من بارانی است
خیس شددیوانه ات،دررا به رویم باز کن
ازنبودت بیستون ماندهست سقف ِ آرزو
گشته ام ویرانه ات در را به رویم باز کن
غنچه ای خشکیده ام محتاج بارانت شدم
دورم از پیمانه ات در را به رویم باز کن
باغبانی کرده ای یک عمر احساس ِ مرا
آمده ریحانه ات ، در را به رویم باز کن
۸.۲k
۲۷ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.