نشست تو ماشین دستاش می لرزید بخاری رو روشن کردم، گفت: ماش
نشست تو ماشین دستاش می لرزید بخاری رو روشن کردم، گفت: ماشینت بوی دریا میده گفتم: ماهی خریده بودم! گفت: ماهیمرده که بوی دریا نمیده! گفتم: هر چیزی موقع مرگ بوی اونجایی رو میده که دلتنگش می شده.
( احتمالا من بمیرم ، بوی تورو میدم )
( احتمالا من بمیرم ، بوی تورو میدم )
۱۱.۸k
۲۰ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.