شب آمده ، تا از سرِ عادت بخوابم
شب آمده ، تا از سرِ عادت بخوابم
سخت است وقتی نیست ، راحت بخوابم
بودی ، به شوقت روز و شب بیدار بودم
باید به جای آن همه مدت بخوابم
صدبار هر شب می پرم از خواب ، با ترس
ای کاش می شد قدرِ یک ساعت بخوابم
من منتظر هستم که برگردی ، چگونه
با چشم های خیره بر راهت بخوابم ؟
حرفی ، پیامی ، صحبتی ، آهی ، نگاهی
راضی نشو با این همه حسرت بخوابم
تا چشم بر هم می گذارم ، می گریزی
من حق ندارم یک شبِ راحت بخوابم ...
سخت است وقتی نیست ، راحت بخوابم
بودی ، به شوقت روز و شب بیدار بودم
باید به جای آن همه مدت بخوابم
صدبار هر شب می پرم از خواب ، با ترس
ای کاش می شد قدرِ یک ساعت بخوابم
من منتظر هستم که برگردی ، چگونه
با چشم های خیره بر راهت بخوابم ؟
حرفی ، پیامی ، صحبتی ، آهی ، نگاهی
راضی نشو با این همه حسرت بخوابم
تا چشم بر هم می گذارم ، می گریزی
من حق ندارم یک شبِ راحت بخوابم ...
۸.۶k
۲۵ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.