میخوام رگ بزنم...تو باشی ...منم باشم....تو ی اتاق....کف س
میخوام رگ بزنم...تو باشی ...منم باشم....تو ی اتاق....کف سرامیک سفید باشه... دیگه هیچی.... سرمو بزارم رو شونت و اخرین حرفامو بگم--بگم ک اولین واخرین عشقم بودی...بگم ک دوست داشتم ومیدونستم تو...تظاهر ب دوست داشتن میکنی....ولی اینو نمیدونستم ک بهترین بازیگر زندگیم تویی ومن ی بازیچه بودم برات
چشماتو ببند
ببندیگه
میخوام بهترین واخرین هدیه زندگیتو بهت بدم
حالا خوب شد....
تیغو برمیدارم...سردمه بیشتر از هر وقت ..میترسم...ولی تو منتظر هدیه اتی
چشمامو میبندمو نفسمو حبس میکنم دیگه اخر زندگیمه
فهمیدی سردمه....دستاتو دورم محکمتر میکنی.ولی من باید برم...
تیغو میکشم
دستم میسوزه برای این که صدام درنیاد لبامو گاز میگیرم دستمو میزارم لای پاهام خون کف سرامیکو قرمز میکنه
گریه میکنم بدون اینکه بفهمی....
تمام خاطراتمون مثل ی فیلم از جلوم ردمیشن ..
کم کم بدنم سرد میشه
و تاریکی مطلق....دیگه من نیستم بهت بگم چقد خوشگل شدی دیگه من نیستم بگم این عکست قشنگه من نیستم که بهت بگم چقد دوستت دارم
چشماتو باز کن ببین دیگه نیستم
صدام میکنی ولی بلند نمیشم..
ببین دیگه راحتی
اینم بهترین هدیه زندگیت...
چشماتو ببند
ببندیگه
میخوام بهترین واخرین هدیه زندگیتو بهت بدم
حالا خوب شد....
تیغو برمیدارم...سردمه بیشتر از هر وقت ..میترسم...ولی تو منتظر هدیه اتی
چشمامو میبندمو نفسمو حبس میکنم دیگه اخر زندگیمه
فهمیدی سردمه....دستاتو دورم محکمتر میکنی.ولی من باید برم...
تیغو میکشم
دستم میسوزه برای این که صدام درنیاد لبامو گاز میگیرم دستمو میزارم لای پاهام خون کف سرامیکو قرمز میکنه
گریه میکنم بدون اینکه بفهمی....
تمام خاطراتمون مثل ی فیلم از جلوم ردمیشن ..
کم کم بدنم سرد میشه
و تاریکی مطلق....دیگه من نیستم بهت بگم چقد خوشگل شدی دیگه من نیستم بگم این عکست قشنگه من نیستم که بهت بگم چقد دوستت دارم
چشماتو باز کن ببین دیگه نیستم
صدام میکنی ولی بلند نمیشم..
ببین دیگه راحتی
اینم بهترین هدیه زندگیت...
۱۸.۳k
۱۸ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.