با دوستانش بيرون است
با دوستانش بيرون است
گوشیش زنگ میخورد ،سایلنتش میکند و با اخم در جيبش فرو ميكند... میگم چرا جواب نمیدی؟
.
میگه مهم نیست... باز زنگ میخورد...
"شايد بار اول بهانه اي براي جواب ندادن داشته باشي اما بالاخره بايد جواب بدي"
میگم چرا رنگِ ت پريده.
.
گیج نگام میکند و میگويد هوم؟ به تو هم بايد جواب پس بدهم!
به ظاهر میخندد اما به فكر فرو ميرود، فكر چي؟؟؟
.
اينكه قطعا شب ،توي خونه قرارِ تمام اين خوشي ها از حلقومش دربيايد،
اينكه آيا ميارزد اين خوشيي كه بعدش كلي غر در انتظارش است،
اينكه مدام به دنبال ريختن نقشه براي علت بيرون امدن و نام بردن تك تك افراد حاضر در اون جمع باشد.
.
اينكه به تك تك اعضاي خانواده بايد جواب پس بدهد
اينكه آيا دفعه بعدي هم وجود دارد يا باز بايد هزار يك نقشه كنار هم بچينم تا بشود بيرون آمد و...
.
اما در همان جمع كنار دوستانش ؛
به اينكه مجبور است يواشكي و به دور از بقيه جواب تلفن را بدهد يا بايد از دوستان اطرافش بخواهد سكوت كننُ جواب بدهد
اينكه ممكن است رفتارش قبل و بعد از تلفن هزار ويك درجه تغيير كند چون به يك نحوي تهديد، تحقير ويا تنبيه شده است...(مجددا جمله بالا را بخوانيد).
.
'خانواده خانواده خانواده '
بسياري، بسيار دور هستند از همين جمعِ دوست داشتني و مهم و تاثير گذار زندگيشان ، و مهم تر از همه بسياري احساسِ امنيت هم نميكنن.
.
بيرون رفتن تنها يك مثال ساده و اوليه از دنياي وسيع مشكلات اين روزهاي جوانان است... سختش نميكنم،
اغراق هم نميكنم (خودتان بهتر ميدانيد).
.
قطعا همه ما مقصريم...
گوشیش زنگ میخورد ،سایلنتش میکند و با اخم در جيبش فرو ميكند... میگم چرا جواب نمیدی؟
.
میگه مهم نیست... باز زنگ میخورد...
"شايد بار اول بهانه اي براي جواب ندادن داشته باشي اما بالاخره بايد جواب بدي"
میگم چرا رنگِ ت پريده.
.
گیج نگام میکند و میگويد هوم؟ به تو هم بايد جواب پس بدهم!
به ظاهر میخندد اما به فكر فرو ميرود، فكر چي؟؟؟
.
اينكه قطعا شب ،توي خونه قرارِ تمام اين خوشي ها از حلقومش دربيايد،
اينكه آيا ميارزد اين خوشيي كه بعدش كلي غر در انتظارش است،
اينكه مدام به دنبال ريختن نقشه براي علت بيرون امدن و نام بردن تك تك افراد حاضر در اون جمع باشد.
.
اينكه به تك تك اعضاي خانواده بايد جواب پس بدهد
اينكه آيا دفعه بعدي هم وجود دارد يا باز بايد هزار يك نقشه كنار هم بچينم تا بشود بيرون آمد و...
.
اما در همان جمع كنار دوستانش ؛
به اينكه مجبور است يواشكي و به دور از بقيه جواب تلفن را بدهد يا بايد از دوستان اطرافش بخواهد سكوت كننُ جواب بدهد
اينكه ممكن است رفتارش قبل و بعد از تلفن هزار ويك درجه تغيير كند چون به يك نحوي تهديد، تحقير ويا تنبيه شده است...(مجددا جمله بالا را بخوانيد).
.
'خانواده خانواده خانواده '
بسياري، بسيار دور هستند از همين جمعِ دوست داشتني و مهم و تاثير گذار زندگيشان ، و مهم تر از همه بسياري احساسِ امنيت هم نميكنن.
.
بيرون رفتن تنها يك مثال ساده و اوليه از دنياي وسيع مشكلات اين روزهاي جوانان است... سختش نميكنم،
اغراق هم نميكنم (خودتان بهتر ميدانيد).
.
قطعا همه ما مقصريم...
۳.۰k
۲۳ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.