یارو دکتر میشه
یارو دکتر میشه
از اتاق عمل میاد بیرون...
پسره میپرسه حال پدرم چطوره؟
میگه :پدرت دچار فراموشی شده،پاهاش فلج شده،نمیتونه حرف بزنه، چشماشو از دست داده...
پسر با ناامیدی تکیه میده به دیوار و گریه میکنه...
یارو میگه شوخی کردم بابات مرد
از اتاق عمل میاد بیرون...
پسره میپرسه حال پدرم چطوره؟
میگه :پدرت دچار فراموشی شده،پاهاش فلج شده،نمیتونه حرف بزنه، چشماشو از دست داده...
پسر با ناامیدی تکیه میده به دیوار و گریه میکنه...
یارو میگه شوخی کردم بابات مرد
۲.۱k
۰۴ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.