…روزی در خدمت شهید آقا مهدی باکری فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا
…روزی در خدمت شهید آقا مهدی باکری فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا و شهید ابراهیم حاج همّت فرمانده لشکر ۲۷ محمّد رسول اللّه بودم که در مورد کنترل مناطق عملیاتی صحبت می کردند.
حاج همّت به آقا مهدی گفت:
نگهبانان لشکر شما برای نیروهای سایر لشکر هاسخت می گیرند، و اجازه نمی دهند راحت عبور و مرور کنند، مگر ترکی بلد باشند.
آقا مهدی در پاسخ گفت:
شما یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟
حاج همّت گفت:
من نه تنها نگهبانان لشکر شما را می شناسم، حتی، حد خط لشکر عاشورا را هم می شناسم.
آقا مهدی با تعجب پرسید:
چطور؟
حاج همّت گفت:
شناختن حد و حدود لشکر شما کاری ندارد، هر خطی که از آن دود بلند شده باشد، آن خط لشکر عاشوراست، چون همیشه کتری های چای لشکر شما روی آتش می جوشد
حاج همّت به آقا مهدی گفت:
نگهبانان لشکر شما برای نیروهای سایر لشکر هاسخت می گیرند، و اجازه نمی دهند راحت عبور و مرور کنند، مگر ترکی بلد باشند.
آقا مهدی در پاسخ گفت:
شما یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟
حاج همّت گفت:
من نه تنها نگهبانان لشکر شما را می شناسم، حتی، حد خط لشکر عاشورا را هم می شناسم.
آقا مهدی با تعجب پرسید:
چطور؟
حاج همّت گفت:
شناختن حد و حدود لشکر شما کاری ندارد، هر خطی که از آن دود بلند شده باشد، آن خط لشکر عاشوراست، چون همیشه کتری های چای لشکر شما روی آتش می جوشد
۷۹۶
۱۶ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.