فیک ساکوراسو پارت ۱۹

//چن روز بعد از دید خودت//
امروز رفتیم تو اون خونه.....اسمششش.....اهان ساکوراسو بود....مشکل تهیونگ این بود که با کسی که دوسش داره نیس.....ولی فهمید اونم تو همون خوابگاهه
//خانم شین علامتش=//
=سلام.....اینجا اتاقاش کمه باید دوتا دوتا باهم تویه اتاق بخوابین....
منحرفیم گل کرد😈........
«کیا»خانم ببخشید خودمون انتخاب کنیم
=اره......منم دیگه قرار دارم باید برم بای
«کیا»خ ....خانم.....چرا رف
«هوپی»والا نمد.....خوب کیاشی با کی میخوابی؟
کیا/اممممم.....خوب چیزه....با تهیونگ شی
/ته/اوه.....خوب......باوش
+اوممووووووو میخواین منو از منحرفی دق بدینننن
//کیا و ته باهم//خفهههههههههههه
+اوکی اوکی😂😂
همه رفتن به یه اتاق.....دخترا و پسرا باهم بودن....الن فقط من موندمو سو و هوپیو کوک
//از دید هوپی//
خوب هوپی وقتشه نزدیکش شی....هووووفففف
//کوکوهوپ باهم//من با یو میخوابم.😳😳😳
//از دید خودت//
+جانممممممممممممممممممم😳😳😳😳
٪هوپی/چیز....چیزه.....من میخوام باتو بخوابم یو
*منم میخوام
یا ابر فرضضضضضض.......هردوتاشون با چشم برای خودشون خطونشون میکشیدن😳😳😵😵😶
دیدم سو ناراحت هوپیو نگاه میکنه......فک کنم سو هوپیو دوس داره......خوب تصمیمو گرفتم
+خوب تصمیمو گرفتم//همه نگران نگاش کردن//من با سو تو یه اتاق شما دوتا هم تو یه اتاق.....تامام
فوری دست سورو گرفتم با خنده ی شیطانی دویدم سمت اتاقمونو اونا رو باشکشون تنها گذاشتم😂😂
ادامه دارد😂👐
#پست_جدید #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن